موسسه آموزشی پژوهشی پارسبانان

این موسسه به آموزش و پژوهش در زمینه های مختلف علمی می پردازد و به ارائه مشاوره و آموزش مبادرت می نماید . سوال از شما و تحقیقات و یافتن پاسخ و آموزش با ما

موسسه آموزشی پژوهشی پارسبانان

این موسسه به آموزش و پژوهش در زمینه های مختلف علمی می پردازد و به ارائه مشاوره و آموزش مبادرت می نماید . سوال از شما و تحقیقات و یافتن پاسخ و آموزش با ما

آموزش مدیریت بحران
آموزش مدیریت بازار
آموزش مدیریت تحقیقات
آموزش مدیریت فناوری
تالیف و تحقیق در زمینه های مختلفی که مورد نیاز شما باشد
سوال از شما و تحقیقات و یافتن پاسخ و آموزش با ما

روانشناسی مثبت

پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ق.ظ

مقدمه:

در بین رویکردهای مختلف روان‌شناسی شاید هیچکدام سرعتی را که روان‌شناسی مثبت‌گرا[1] در تبدیل به یک رویکرد عمل گرا و مبتنی بر شواهد پیموده، طی نکرده باشند.

اما روان‌شناسان مثبت‌گرا معتقدند که آنچه در این مدت بیش از پنجاه سال کشف و ابداع شد تنها برای 30% جمعیت بود. اینک زمان پرداختن به آن 70 درصدی است که مشکل روانی ندارند ولی خواهان شادکامی بیشتر و زندگی رضایتمندانه‌تری‌اند.

همراهی چند تن دیگر از روان‌شناسان به ابداع جریان روان‌شناسی مثبت‌گرا اقدام نمودند و در مقالات و آثار خود آن را اینگونه توضیح دادند:

حوزه روان‌شناسی مثبت‌گرا در سطح ذهنی درباره تجارب ذهنی ارزشمند است؛ آسایش روانی (بهزیستی ذهنی)[2] قناعت و خشنودی (از گذشته)، امید و خوش‌بینی (به آینده) و غرقه‌گی [3] و نشاط و شادی (در حال حاضر).

این روان‌شناسی در سطح فردی در مورد صفات مثبت فردی است: ظرفیت عشق‌ورزی و کشش‌های درونی و علائق، شجاعت، مهارت‌های بین‌فردی، احساس زیباشناختی، و خردمندی و حکمت. در سطح گروهی روان‌شناسان مثبت‌گرا به نهادها و فضائل مدنی می‌پردازند، فضائلی که افراد را به سمت شهروندی بهتر سوق می‌دهند؛ مسئولیت‌پذیری، توجه به منافع اجتماعی، دگردوستی (کمک به همنوع)، مدنیت، نوسازی، تساهل و مدارا و اخلاق کار (سلیگمن و چیگزنت میهای، 2000 ص.5).

از آن پس روان‌شناسان به ابعاد مختلف این نحله جدید گرایش یافتند و آن را گسترش دادند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که روان‌شناسی مثبت‌گرا حامل نوعی تغییر نگاه در روان‌شناسی است، تغییر از روان‌شناسی کاستی‌ها و نقاط ضعف به روان‌شناسی نقاط قوت و برتری‌های آدمی روان‌شناسی مثبت‌گرا نوعی تمرکز دوباره بر موضوع روان‌شناسی است و نه یک انقلاب.

اهداف روان‌شناسی مثبت‌گرا برای یک زندگی کامل

سلیگمن (2003) و سیلگمن و همکاران (2004) معتقدند که روان‌شناسی مثبت‌گرا درباره سعادتمندی انسان و شادکامی اوست. متون موجود در این باره نشان داده‌اند که یک زندگی شادمانه و با نشاط زندگانی است که افراد از آن رضایتمندی داشته و خشنود هستند. چنین زندگی را روان‌شناسان مثبت‌گرا زندگی کامل می‌دانند. سلیگمن و همکاران او معتقدند که این زندگی دارای سه رکن یا سه مؤلفه است، الف) زندگی سرشار از خوشی و لذت، ب) زندگی خوب و متعهدانه (یا زندگی درگیرانه) و ج) زندگی با معنی. این سه رکن در حقیقت سه راه یا سه مسیری هستند که افراد برمی‌گزینند تا به یک زندگی کامل و سعادتمند نائل شوند. سلیگمن این انواع سه‌گانه زندگی را تشریح کرده است.

زندگی شادمانه

طریق نخست دستیابی به زندگی سعادتمند داشتن یک زندگی لذت‌بخش سرشار از هیجان‌ها و عواطف مثبت است. روان‌شناسان مثبت‌گرا هیجان‌های مثبت‌ را به سه گروه تقسیم کرده‌اند: الف) هیجان‌های مثبتی که معطوف به آینده‌اند (نظیر آنچه رضایتمندی از گذشته، قناعت، صفا و صمیمیت)، ب) هیجان‌های مثبتی که معطوف به آینده‌اند (نظیر آنچه با امید و خوش‌بینی سروکار دارد) و ج) هیچان‌های مثبت معطوف به زمان حال (همچون خشنودی و ارضای شادی‌ها و لذت‌های زودگذر). سلیگمن (2003) هیجان‌های مثبت درباره حال را به دو طبقه متفاوت تقسیم کرده است؛ 1) لذت و 2) خشنودی. لذایذ خود به لذایذ بدنی و لذایذ سطح بالاتر تقسیم می‌شوند. لذت‌های بدنی هیجان‌های آنی و لحظه‌ای هستند که از حواس آدمی سرچشمه می‌گیرند مثل لذت ناشی از خوردن یک غذای خوشمزه یا لذت در اثر یک بوی خوش یا لذت حاصل از شنیدن یک نوای خوش یا دیدن منظره‌ای زیبا. لذت‌های سطح بالاتر هم آنی و زودگذرند ولی آنها ناشی از حوادثی پیچیده‌تر بوده و بیشتر یادگرفتنی هستند تا حاصل حواس. برای مثال احساسات ناشی از راحتی، سرخوشی، مزاح و شوخی، تن‌آرامی و ... . لذت‌های مربوط به آینده عبارتند از خوش‌بینی، امید، اعتماد، اطمینان کردن و اعتقاد و عقیده به چیزی داشتن.

زندگی خوب (زندگی درگیرانه و متعهدانه)

راه دیگر دستیابی به زندگی کامل، توسل به عوامل مسرت بخش است. مسرت بخش‌ها[4] گروه دیگری از هیجان‌های مثبت درباره حالند که بر خلاف لذت‌های زودگذر احساس نیستند بلکه فعالیتند نظیر مطالعه، گوه‌پیمایی، ورزش، گفتگویی با دوستی صمیمی، یا بازی کردن یا آموزش دادن به دیگران یا انجام کاری سخت. ویژگی اصلی مسرت‌بخش‌ها آن است که این فعالیت‌ها ما را کاملاً غرق خود ساخته و به نوعی از خود بیخود می‌سازند، وقتی که به آنها مبادرت بورزیم گذشت زمان را احساس نمی‌کنیم. این فعالیت‌ها موجب بروز حالتی می‌شوند که در متون روان‌شناختی مثبت‌گرا به آن غرقه‌گی می‌گویند حالتی که زمان متوفق می‌شود و فرد غرق در کاری می‌شود (چیکزنت میهای، 1990 و 2000).

مسرت‌بخش‌ها را نمی‌توان به دست آورد یا اگر هم به دست آمده باشند نمی‌توان آنها را حفظ کرد مگر به توانمندی‌ها ذاتی[5] و فضیلت‌های شخصی افراد توسل جست.

باید توجه داشت که هر چند مسرت بخش‌ها فعالیت‌هایی که می‌توانند لذت‌بخش باشند ولی ممکن است از راه هیجان‌های مثبت برآورده نشوند. در مواقعی چه بسا که پیگیری یک فعالیت ناخوشایند هم باشد اما این برآیند نهایی هیجان‌های مثبت برآورده نشوند. در مواقعی چه بسا که پیگیری یک فعالیت ناخوشایند هم باشد اما این برآیند نهایی کار است که مسرت‌بخش تلقی گردد؛ برای نمونه ورزشکاری که خود را برای مسابقات مهمی چون شرکت در بازی‌های بین‌المللی نظیر المپیک یا جام جهانی آماده می‌سازد باید برای آماده‌سازی لازم به خود زحمت زیادی بدهد و تمرینات سخنی را پشت سر بگذارد که چه بسا مسرت‌بخش هم نباشند ولی حاصل کار اوست که می‌تواند مسرت‌بخش باشد.

زندگی با معنی

سومین مسیر به سمت یک زندگی سعادتمند، داشتن قصد و معنی در زندگی است. معنی را چنین تعریف کرده‌اند «احساس تعلق به چیزی ورا و فرای خود، چیزی چون دانش، خانواده، اجتماع، عدالت یا یک نیروی معنوی بالاتر و توانا یعنی خدا». در مسیر سوم زندگی سعادتمند، فرد توانمندی‌های ذاتی و فضایل خویش را در خدمت آن چیزی که به آن احساس تعلق می‌کند قرار می‌دهد؛ چیزی که بزرگتر از خود اوست.

زندگی با نشاط. زندگی با نشاط چیزی است که نظریه‌های لذت‌گرایانه شادکامی آن را تأیید می‌کنند. این زندگی شامل میزان زیادی از هیجان‌های مثبت درباره حال، گذشته و آینده و مهارت‌هایی برای تقویت و تداوم این عواطف است. هیجان‌های مثبت درابره گذشته عبارتند از خشنودی، قناعت، کامروایی، غرور و صفا و صمیمیت. ما فعالیت‌ها و تدابیری را درباره بخشش و شکرگذاری تدوین کرده‌ایم که با استفاده از آنها می‌توان این خاطرات مثبت را افزایش داد.... هیجان‌های مثبت درباره آینده عبارتند از امید و خوش‌بینی، عقیده، حقیقت‌جویی، اعتماد و اطمینان. دیده شده که این هیجان‌ها بخصوص امید و خوش‌بینی ضربه‌گیرهای افسردگی هستند (سلیگمن، 1991 و 2002). ما برای تدابیر مداخله‌ای مربوط از اقدامات تجدید نظر شده مرتبط با امید و خوش‌بینی که در مطالعات قبلی تأثیر ضد بد بینی آنها تأیید شده بود استفاده کرده‌ایم. هیجان‌های مثبت درباره حال (اکنون) عبارتند از لذت و احساس مسرت ناشی از لذ‌های آنی. روان‌درمانی مثبت‌گرا دارای فعالیت‌هایی است برای یادگرفتن تجاربی از این دست و کسب لذت‌های زودگذر.

هیجان‌های مثبت‌تر غالباً با افسردگی و اضطراب کمتر همراه هستند. اما آیا این یافته نوعی همبستگی صرف است یا می‌تواند علی هم باشد.؟ بارابارا فردریکسون [6] و همکارانش شواهدی فراهم آورده‌اند. مبنی بر آنکه هیجان‌های مثبت اثر تعیین‌کننده کاهنده‌ای بر هیجان‌های منفی در حوزه‌های فیزیولوژیکی، توجه و تمرکز و خلاقیت دارند.

(فردریکسون و برانگین[7]، 2005؛ فردریکسون و لوینسن[8]، 1996؛ برای مرور مطالعات بنگرید و به فردریکسون، 2000). این هیجان‌ها همچنین در تاب‌آوری[9] در بحران‌ها نیز نقش دارند (فردریکسون، توگید[10] و همکاران، 2003؛ توگید و فردریکسون، 2004). متون‌شناختی درباره افسردگی نشان داده که در افسردگی نوعی حلقه نزولی وجود دارد که در آن خلق افسرده و تفکر محدود همدیگر را تداوم می‌بخشند. در مقابل فردریکسون و جانیر[11] (2003) گزارش می‌دهند که هیجان‌های مثبت و یک خزانه تفکر ـ عمل گسترده هم یکدیگر را تشدید کرده و نوعی حلقه نزولی وجود دارد که در آن هیجان‌های مثبت و یک خزانه تفکر ـ عمل گسترده هم یکدیگر را تشدید کرده و نوعی حلقه صعودی بهزیستی و اسایش روانی ایجاد می‌کنند. این داده‌ها از فرضیه‌ای حمایت می‌کنند دال بر اینکه هیجان‌های مثبت‌ کم و پایین احتمالاً در افسردگی نقش علی دارند و بیانگر آنند که ایجاد هیجان‌های مثبت بر علیه افسردگی سد مقاومی درست می‌کند.

زندگی درگیرانه (زندگی خوب و متعهدانه). دومین نوع زندگی شادمانه در نظریه سلیگمن، زندگی متعهدانه است؛ نوعی زندگی که تعهد، درگیری، مشارکت و دلبستگی به کار، روابط صمیمانه و تفریحات در آن وجود دارند و توسط افراد دنبال می‌شود (چیگزنت میهای، 1990)، غرفه‌گی که از نظر چیکزنت میهای نوعی حالت روان‌شناختی است که با درگیر شدن بالایی در فعالیت‌ها به دست می‌آید، شکلی از این نوع زندگی است. در این حالت زمان به سرعت می گذرد؛ توجه و تمرکز کاملاً بر فعالیت مربوطه معطوف می‌شود و حس خویشتن (منیت) از بین می‌رود (مونه‌تا[12] و چکزنت میهای، 1996). سلیگمن (2002) نشان داده که یک راه افزایش تعهد و درگیری افراد به زندگی و ایجاد حالت غرفه‌گی، مشخص کردن بالاترین اسعدادها و نقاط قوت افراد و بعد از آن کمتر به آنان است تا فرصت‌هایی ایجاد حالت غرفه‌گی، مشخص کردن بالاترین استعداد‌ها و نقاط قوت افراد و بعد از آن کمک به آنان است تا فرصت‌هایی پیدا کنند و از این توانمندی‌ها بیشتر استفاده کنند. ما ]سلیگمن و همکاران او[ بالاترین توانمندی‌های شخصی را توانمندی‌ها یذاتی نامیده‌ایم (پترسون و سلیگمن، 2004). این نظر قدمتی دیرینه دارد (به دیرینگی ارسطو) و در دیدگاه‌های نوین روان‌شناسی موراد مشابه آن را می‌توان در ایده انسان با عملکرد کامل (راجز، 1951)، مفهوم خود شکوفایی مزلو (1971) و نظریه خود تعیین‌گری [13] رایان [14] و دسی[15] (2000) دید. ما معتقدیم که افسردگی نه تنها با فقدان تعهد و درگیری و شرکت فعال در جنبه های مهم زندگی همبسته است بلکه نبود تعهد و درگیر شدن فعال در زندگی هم ممکن است موجب افسردگی بشود.

گروه میلان یک برنامه مداخلاتی برای درمان ساخته است که هدف آن انتقال ساختار زندگی روزمره به سمت یک زندگی متعهدانه‌تر است. از جمله منافع گزارش شده این برنامه عملیاتی کاهش سطح افسردگی و اضطراب است (ناکامورا[16] و چیکزنت میهای، 2002). برای مثال درمانجویی که توانمندی ذاتی‌اش خلاقیت بود، تشویق شد تا سفالگری بکند، به دنبال عکاسی برود، پیکر تراشی نماید یا در کلاس‌های نقاشی شرکت کند، یا کسی که توانمندی ذاتی کنجکاوی داشت، تشویق شد تا فهرستی از چیزهای که دوست داشت بداند و روش‌های دستیابی به آنها را تعیین کند و با فردی همسان خود که او هم توانمندی‌اش کنجکاوی بود، ملاقات کرده تا محیطی متعهدانه برای هم ایجاد کنند. فرضیه ما این است که تعیین توانمندی‌های ذاتی درمانجویان و آموزش روش‌های علمی جهت استفاده بیشتر از این توانمندی‌ها، علایم افسردگی را بیشتر تخفیف می‌دهد و چنین روش‌های علمی را هم ایجاد کرده‌ایم.

زندگی با معنی. سومین نوع زندگی در نظریه روان‌شناسی مثبت‌گرا داشتن زندگی با معنی و دنبال کردن قصد و هدفی خاص در زندگی است. این موضوع شامل استفاده از استعدادها و توانمندی‌های ذاتی به منظور پیوستن به چیزی است که فرد ایمان دارد آن چیز بزرگ‌تر از خودش است و سپس در خدمت آن بودن است. در این مورد نهادهای زیادی به عنوان «نهادهای مثبت» وجود دارند: برای نمونه مذهب، خانواده، اجتماع و ملت. بدون توجه به اینکه فرد به کدام نهاد خاص برای برقراری این معنی می‌پیوندد، انجام کاری در این باره نوعی حس رضایت خاطر ایجاد کرده و موجب می‌شود فرد اعتقاد پیدا کند که فردی است با یک زندگی خوب (میرز[17]، 1992؛ ناکامورا و چیکزنت میهای، 2002). چنین فعالیت‌هایی نوعی احساس ذهنی معنی ایجاد می‌کنند و قویاً با نشاط و شادکامی همبسته‌اند (لوبومیرسکی[18]، کینگ‌[19] و دینر[20]، 2005). یک موضوع ثابت در تمامی پژوهش‌های معنی‌سازی آن است که افرادی که بیشترین منفعت را از معنی‌یابی می‌برند کسانی‌اند که معنی را برای تغییر ادراکات و ذهنیت خود از شرایط نامساعد به وضعیت مساعد به کار می‌برند (مک آدام [21]، دیاموند[22]، دسن آیوبین [23] و منسفیلد [24]، 1997؛ پنبیکر [25]، 1993). ما معتقدیم که بی‌معنایی دقیقاً یک علامت افسردگی نیست بلکه یک علت آن است و اگر از تدابیر مرتبط با معنی‌یابی تبعیت کنیم، افسردگی تخفیف خواهد یافت. (سلیگمن و همکاران، 2006، صص 777 ـ 776).

سنجش بهزیستی ذهنی (آسایش روانی) و شادکامی و نشاط

از جمله شاخص‌های عمده مورد بررسی در روان‌شناسی مثبت‌گرا موضوع بهزیستی ذهنی (آسایش روانی) است، بهزیستی ذهنی (آسایش روانی) چنین تعریف شده است: «ارزشیابی عاطفی و شناختی یک فرد از زندگی‌اش» (دینر و همکاران، 200، ص 63). بهزیستی ذهنی دارای سه مؤلفه است؛ وجود هیجان‌های مثبت، نبود هیجان‌های منفی و قضاوت شناختی (ذهنی) درباره خشنودی و رضایتمندی از زندگی. ملاحظه این ابعاد نشان می‌دهد که اهمیت بهزیستی ذهنی (آسایش روانی) حتی برای مشکل‌دارترین افراد هم کاملاً ضروری است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که افسردگی و بهزیستی ذهنی با یکدیگر همبستگی منفی و معکوس دارند. ردیف (1989) و ردیف و سنگر (1996) شش حیطه درباره بهزیستی ذهنی (آسایش روانی) برشمرده‌اند که عبارتند از تسلط بر محیط، رشد شخصی، هدف‌مندی در زندیگ، داشتن استقلال، خودپذیری و داشتن روابط مثبت با دیگران (به نقل از ژروف و لینلی، 2006).

سنجش توانمندی‌های ذاتی (شخصی)

همان‌طور که پیشتر بیان شد دومین نوع زندگی با نشاط، زندگی است که فرد در آن در خانواده یا محیط کار یا تفریحات و ... درگیر می‌شود به شکلی که نوعی به (مفهوم نیست تا کجا باید تایپ شود .....)

.

.

زندگی متعهدانه و درگیرانه علاوه بر تمرکز بر توانمندی‌ها بر حالت غرقه‌گی هم معطوف است. زندگی درگیرانه یک زندگی همراه با لذت از نوعی که در نظریه‌های لذت‌گرایانه گفته می‌شود، نیست (داک ورث و همکاران، 2005). به بیان دیگر می‌توان گفت که زندگی درگیرانه فقط زندگی مبتنی بر شادی‌هادی زود‌گذر نمی‌باشد، بلکه نوعی زندگی بر اساس مسرت و خشنودی واقعی بر مبنای انتخاب و کاربست قوی‌ترین استعدادها و لیاقت‌های افراد و در افتادن (چالش) با زندگی است. با این تعریف تجربه غرقه‌گی (استغراق) وجهی از زندگی متعهدانه و درگیرانه است و همان‌گونه که بیان شد در این حالت زمان متوقف می‌شود و فرد گذر زمان را احساس نمی‌کند، هشیاری بر وظیفه‌ای مشخص معطوف می‌شود و از دیگر امور دور می‌شود (شکلی از فقدان هشیاری که مثبت بوده و در زبان عامیانه فارسی از آن به «در بحر کاری فرو رفتن یا غرق شدن» یاد می‌شود (چیکزنت میهای، 2000؛ داک ورث و همکاران، 2005). گفته شده که در تجربه غرقه‌گی فرد دچار بی‌فکری و بی‌احساسی می‌شود که شاید ناشی از این باشد که همه فکر و ذهن فرد بر کار اصلی متمرکز و معطوف شده و لذا منابع روان‌شناختی دیگر امکان تفکر به سایر امور را نمی‌دهد و گویی که منابع‌شناختی انگار که تخلیه شده باشند (داک ورث، 2005). به این ترتیب هر چند که واکنش‌های اولیه بعد از این تجربه کلماتی مثل «چقدر زود گذشت» یا «چقدر جالب بود» یا ... ولی موضوع مهم آن است که این وضعیت حاصل یک واقعه لذت‌بخش آنی نیست بلکه نشان دهنده یک درگیری کامل با موضوع است.

سنجش و اندازه‌گیری معنی (معنی‌یابی)

سومین نوع زندگی شادمانه و با نشاط، زندگی معنی‌دار است. زندگی معنی‌دار همان گونه که ذکر شد یعنی دلبستگی به چیزی فراتر از خویش و در خدمت آن درآمدن. نوعی از خود بریدن و پا بر نفس گذاشتن. بامیستر و ووز (2002) خاطر‌نشان می‌کنند که آن «چیزی» که افراد انتخاب کرده و به آن دل می‌سپارند بسیار متنوع است؛ بعضی این را در ارتباط با خدا و مذهب می‌یابند و برخی در پیوند با خانواده و دوستان و هستند کسانی هم که معنی را در کارشان می‌جویند. بعضی معنی را در رفتن به کنیسه و دیر و معبد و برخی در رفتن به مسجد و کنشت. دیگرانی هم آن را در مشغولیت‌های دیگر جستجو می‌کنند. متون غربی به تصریح یا به تلویح می‌گویند (از جمله داک ورث و همکاران، 2005؛ سلیگمن، 2006 و دیگران) که افراد معنی را صرفاً از یک منبع به دست نمی‌آورند و به دنبال پیوستن به منابع چند‌گانه جهت دستیابی به معنی هستند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که یک علت عمده بروز افسردگی و بی‌نشاطی در جهان امروز در بی‌معنایی و تهی بودن (احساس خلا) افراد است (سلیگمن، 2000؛ داک ورث و همکاران، 2005؛ پترسون، 2006). اما به رغم این یافته که «یک علت شایع افسردگی و سوء مصرف مواد، تهی بودن [و بی‌ریشگی] یا فقدان معنی در زندگی و درک آن است، به جز معدودی از درمانگران (به‌ویژه درمانگران وجودی) سایر درمانگران و مشاوران برای تمرکز بر این موضوع و معنی یابی در افراد و درمانجویان آموزش چندانی نمی‌بینند و آن‌گونه که داک ورث و همکاران ادعا می‌کنند «تقریباً هیچ درمانگری برای اینکه معنی را اندازه‌گیری کند آموزش نمی‌بیند» (ص 640).

فوردایس، به عنوان نخستین کسی که به طور مشخص و عملی تدابیری در زمینه نشاط ابداع و بکاربست چهارده تاکتیک برای بانشاط شدن افراد به کار برد که از جمله آنها می‌توان به فعال‌تر شدن، اجتماعی‌تر شدن (جمع‌پذیری)، درگیر شدن درکارهای معنی‌دار، برقراری روابط عمیق‌تر و نزدیک تر با کسانی که دوست شان داریم، پایین آوردن سطح انتظارات (کاستن از طول امل) و ولویت‌ دادن به شاد بودن (سلیگمن و همکاران، 2006) اشاره کرد.

طبق تحقیقات و آزمون‌های روان‌شناسان کسانی که چیزهایی که قابل شکرگزاری است را به یاد می‌آورند و شکرگزار بودند و همچنین اعمال مهربانانه بیشتری داشته‌اند، نسبت به گروه مقابل که این کارها را انجام نمی‌دادند، خوشحال‌تر و با‌نشاط‌تر بودند.

تدابیر سلیگمن و تیم دانشگاه پنسیلوانیا در حوزه

روان‌شناسی مثبت‌گرا و روان‌درمانی مثبت‌گرا

سلیگمن و تیم همکار او که عمدتاً در مرکز روان‌شناسی مثبت‌گرا در دانشگاه پنسیلوانیا مستقرند و این مرکز را محلی برای انجام مجموعه‌ای غنی از تحقیق در این زمینه تبدیل نموده‌اند با توجه به اینکه زندگی با نشاط و مثبت‌ را به سه نوع زندگی شادکامانه، زندگی درگیرانه و متعهدانه و زندگی با معنی تقسیم کرده‌اند؛ به بسط فعالیت‌های خویش برای ارتقای این سه نوع زندگی و در نتیجه ایجاد یک زندگی بانشاط و کامل برای افراد پرداخته‌اند.

این محققان روش درمان ابداعی خود را «روان‌درمانی مثبت‌گرا» نامیده‌اند. آنان درباره رویکرد روان‌درمانی خود چنین می‌نویسند « ما این رویکرد را روان‌درمانی مثبت‌گرا (PPt) می‌نامیم. این نوع روان‌درمانی بر این فرضیه مبتنی است که افسردگی را می‌توان نه‌تنها با کاستن از علایم منفی آن درمان کرد، بلکه می‌توان به طور مستقیم‌تر و در اصل از راه ایجاد عواطف مثبت، تقویت توانمندی‌های ذاتی و معنی هم آن را شفا داد. ایجاد مستقیم این منابع مثبت به شکلی موفقیت‌آمیز ضدافسردگی عمل کرده و از وقوع مجدد علایم منفی آن در آینده هم جلوگیری می‌کند.

به منظور آشنایی با الگوی تدابیر درمانی مورد نظر سلیگمن و تیم تحقیقاتی دانشگاه پنسیلوانیا به اختصار اشاره‌ای به چند تدبیر عملی مدون شده و مورد استفاده آنان می‌شود:

1.     استفاده از توانمندی‌های شخصی: با استفاده از پرسش‌نامه مربوطه افراد پنج توانمندی‌ اول خود را شناخته و به راه‌هایی که فکر می‌کنند از این توانمندی‌ها بهتر و بیشتر می‌توانند در زندگی روزانه خود بهره بگیرند می‌اندیشند. در یک شیوه دیگر از افراد درخواست می‌شود تا به روش‌های دیگر و نوتری برای استفاده از توانمندی‌هایشان فکر کنند.

2.     سه نعمت / سه چیز خوب: فرد هر روز عصر سه مسئله خوب که برایش اتفاق افتاده را می‌نویسد و بعد به این فکر می‌کند که چرا این سه چیز برای او اتفاق افتاده‌اند (تا یک هفته این کار انجام می‌شود).

3.     سوگنامه / زندگینامه: از فرد خواسته می‌شود فکر کند که پس از یک زندگی پرثمر و خشنود کننده از دنیا رفته است. سپس به او گفته می‌شود دوست دارید در سوگ شما چه چیزی گفته شود و چگونه از شما یاد شود؟ فرض کنید قرار است در مجلس ترحیم شما کسی یک یا دو صفحه مطلب درباره شما بخواند؛ خودتان این دو صفحه را بنویسید و به طور خلاصه بگویید دوست داریم چگونه و با چه چیزی از شما یاد بشود.

4.     دیدار تشکر‌آمیز (تشکر از مخلوق): به کسی فکر کنید که بر شما منتی دارد (به او مدیونید) ولی تاکنون هرکز نتوانسته‌اید از او تشکر و تقدیر کنید. نامه‌ای به او بنویسید و در آن مراتب تشکر خود را از او اعلام کنید و به طور حضوری یا از طریق تلفن‌ نامه را با صدای بلند برایش بخوانید.

5.     پاسخدهی فعال / سازنده: یک پاسخ فعال ـ سازنده پاسخی است که در آن به روشی مثبت و گرم به اخبار خوشی که زا فرد دیگری به شما می‌رسد، واکنش نشان می‌دهید. حداقل هر روز یک بار به شکلی فعال و سازنده به کسی که او را می‌شناسید، چنین پاسخی بدهید.

6.     با حوصله کار کردن: روزی یک بار کاری که عادت داشته‌اید با عجله و شتاب انجامش دهید (مثلاً تند غذا خوردن، زود اصلاح کردن، سریع رفتن به سمت کلاس درس و ...) را با طمأنینه و با سرعت کمتر (بدون تعجیل) انجامش دهید. پس از آنکه کار مربوطه را تمام کردید بنویسید که چه کاری کردید چگونه انجام کار امروزی با موارد قبلی تفاوت داشت (چه تفاوتی نحوه انجام با تعجیل و انجام با طمأنینه کار داشت) و در مقایسه با زمانی که آن کار را با عجله و شتابان انجام می‌دادید، در زمان انجام کار با حوصله چه احساسی داشتید (مقایسه احساس شما در دو نحوه انجام کار).

این روش‌ها را می‌توان هم به صورت گروهی و هم فردی اجرا کرد. سلیگمن و همکاران یک پروتکل 12 هفته‌ای هم در این باره ارائه داده‌اند که در 14 جلسه انجام می‌شود. در این جلسات هم فعالیت‌های مربوطه اجرا می‌گردد و هم تکالیف خانگی به افراد داده می‌شود تا در منزل آنها را تمرین کرده و در جلسه بعدی با خود بیاورند.

 

 


[1]
                [1] . Positive Psychology.

 

[2]
                [2] . subjective well – being.

 

[3]
                [3] .flow.

 

[4]
                [4] .gratifications.

 

[5]
                [5] . Tayyab Rashid.

 

[6]
                [6] . Barbara Fredrickson.

 

[7]
                [7] .Branigan.

 

[8]
                [8] .Levenson.

 

[9]
                [9] .resiliency.

 

[10]
                [10] .Togade.

 

[11]
                [11] .Joiner.

 

[12]
                [12] . Moneta.

 

[13]
                [13] . self – determination.

 

[14]
                [14] .Ryan.

 

[15]
                [15] .Deci.

 

[16]
                [16] .Nakamura.

 

[17]
                [17] .Myers.

 

[18]
                [18] .Lyubomirsky.

 

[19]
                [19] .King.

 

[20]
                [20] .Diener.

 

[21]
                [21] .McAdam.

 

[22]
                [22] .Diamond.

 

[23]
                [23] .de st. Aubin.

 

[24]
                [24] .Mansfield.

 

                [25] . Mansfield.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۰۵:۳۹
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

مدیریت زمان

شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۴۳ ب.ظ

مدیریت زمان 1

مدیریت زمان 2فایلهای کلاس را دانلود نمایید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۵ ، ۱۳:۴۳
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

پدافند غیر عامل در نظام سلامت

شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۲۹ ب.ظ
دانلود فایل  اول اسلاید
دانلود فایل دوم اسلاید
دانلود فایل پدافند زیستی
دانلود کلیات پدافند غیر عامل برای دانشگاههای علوم پزشکی
دانلود فایل مبحث بیست و یک ساختمان برای پدافند غیرعامل بیمارستانها 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۹
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

مدیریت استرس

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۵۵ ب.ظ

مدیریت استرس (دانلود فایل اسلاید)

چگونگی کاهش ، جلوگیری و مقابله با استرس:
ممکن است  بنظر برسد که هیچ راهی برای مقابله با استرس وجود ندارد. زمان متوقف نخواهد شد و ساعات روزنیز بیشتر نخواهد شد. مسئولیت های شغلی و خانوادگی نیز همیشه ادامه خواهند داشت. اما شما بیشتر از انچه که فکر می کنید کنترل دارید. در واقع، اینکه شما باور داشته باشید که روی زندگی خود کنترل دارید؛پایه و اساس مدیریت استرس است . مدیریت استرس شامل این موارد می شود: افکار، هیجانات ،برنامه ریزی ها ، و راه های مقابله با مشکلات
شناسایی منابع استرس در زندگی شما :
مدیریت  استرس با شناسایی منابع استرس در زندگی تان شروع می شود و آنچنان که به نظر می رسد کار ساده ای نیست . منابع واقعی استرس همیشه آشکار و واضح نیستند. اما با مشرف بودن به افکار، احساسات و رفتارهایتان کار آسانی بنظر می رسد. مطمئنا می دانید که بطور مداوم در مورد فرصت های کاری و شغلی نگران هستید. اما شاید این خود شما باشید که منجر به استرس و نگرانی می شوید نه کارتان . برای شناسایی منابع واقعی استرس تان  نگاهی نزدیک به عادات ، نگرش و بهانه های خود داشته باشید:
  • آیا شما استرس را موقتی می دانید (در حال حاضر یک میلیون کار هست که باید انجام بدهم) در حالیکه حتی یادتان نمی اید آخرین بار کی نفس عمیق کشیدید؟
  • آیا تعریف ما از استرس به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از کار خود و یا زندگی خانوادگی تان است(اینجا همیشه همه چیز نا مرتب است ) یا بخشی از شخصیت تان (من همیشه عصبی هستم)؟
  • آیا استرستان را به گردن افراد دیگر یا وقایع بیرون می اندازید یا به ان به عنوان پدیده ای طبیعی و عادی می نگرید؟
تا زمانی که شما نقش خود را در ایجاد و یا حفظ استرس تان نپذیرید، میزان استرس تان خارج از کنترلتان خواهد بود.
یک مجله ی استرس بنویسید.
مجمله استرس می تواند به شما کمک کند که عوامل استرس را بطور منظم شناسایی کرده و به انها رسیدگی کنید. هر بار که احساس استرس کردید آنرا در مجله ی خود بنویسید. وقتی این کار روزانه انجام گیرد، الگو ها و تم های روزانه ی تان را مشاهده می کنید. اینگونه بنویسید:
  • از لحاظ جسمی و روحی چه طور هستید؟(در موا قع استرس)
  • چگونه واکنش نشان می دهید؟(در مواقع استرس)
  • چه کارهایی می توانید بکنید تا حالتان بهتر شود و احساس بهتری پیدا کنید؟
  • ببینید در حال حاضر چگونه با استرس مقابله می کنید؟
به شیوه هایی که در حال حاضر برای مدیریت استرس و مقابله با ان بکار می برید، فکر کنید. مجله ی استرس شما می تواند در شناسایی آنها به شما کمک کند. آیا راه ها و استراتژی هایتان برای مقابله با استرس سازنده و مفید است یا بی فایده و نا کارآمد؟ متاسفانه، بسیاری از مردم، راه هایی که برای مقابله با استرس را بکار می برند، نادرست و مشکل داراست.
بسیاری از مردم، راه هایی که برای مقابله با استرس را بکار می برند نادرست و مشکل دار است .
راه های نادرست برای مقابله با استرس:
این راهبردهای مقابله ای ممکن است بطور متوقف باعث کاهش استرس تان شود اما آسیب آنها در دراز مدت بیشتر است:
  • سیگار کشیدن                                    
  • نوشیدن بیش از حد(الکل و مشروب)
  • پرخوری  یا کم خوری
  • ساعت ها جلوی تلویزیون یا کامپیوتر نشستن
  • ترک کردن دوستان، خانواده و فعالیت ها
  • استفاده از قرص و مواد مخدر برای رسیدن به ارامش
  • خواابیدن بیش از حد
  • امروز و فردا کردن
  • پر کردن هر دقیقه از روز با چیزهای مختلف برای جلوگیری از مواجهه با مشکلات
  • خالی کردن استرس بر سر دیگران (فریاد زدن، دعوا کردن، وغرغر، خشونت فیزیکی)
آموزش راه های سالم تر برای مدیریت استرس:
اگر در روش های مقابله با استرس هایتان، به سلامت جسمی و روحی شما کمکی نمی کند، وقت آن رسیده که راه های سالم تری برای مقابله با استرس پیدا کنید. راه های زیادی برای مقابله و مدیریت استرس وجود دارد ولی همه ی انها نیازمند تغییر هستند. شما  می توانید وضعیت را تغییر دهید و یا واکنش های خودتان را.هنگام تصمیم گیری        برای انتخاب یک گزینه، مفید است که به این چهار مورد بیندیشیم:
جلوگیری، تغییر، انطباق و یا پذیرش.
از آنجا که هر فرد واکنش خاص خود را در مقابله با استرس دارد، یک راه حل جامع برای همه وجود ندارد. روش یکی برای دیگری و در هر موقعیتی مناسب نیست. بنابراین تجربه ی تکنیک ها و روش های مختلف برای اینکه دریابیم کدامیک باعث احساس آرامش و کنترل می شود، لازم است .
مقابله با شرایط استرس آور:  تغییر در چهار وضعیت

شرایط را تغییر دهید

واکنش تان را تغییر دهید.

  • دوری از محرک تنش زا
  • تغییر محرک تنش زا
  • انطباق با عامل استرس زا
  • قبول عامل استرس زا و پذیرش ان
 
 
روش های مدیریت استرس:1-اجتناب از استرس های غیر ضروری
از همه ی استرس ها نمی توان اجتناب کرد و فرار از موقعیت ها بخاطر دوری از استرس نیز راه مناسبی نیست. اما خیلی از استرس ها وجود دارند که می توانید انها را حذف کنید:
  • «نه گفتن» را یاد بگیرید. محدودیت هایتان را بشناسید. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه ای و شغلی خود، بیشتر از توان تان توقع داشتن اولین پله برای شروع استرس است.
  • از کسانی که به شما استرس وارد می کنند دوری کنید. اگر کسی بطور مداوم باعث استرس در زندگی شما می شود و شما نمی توانید ان رابطه را قطع کنید، زمانی را که با ان فرد سپری می کنید را محدود کنید یا در صورت امکان ان رابطه بطور کامل قطع کنید.
  • محیط اطرافتان را کنترل کنید. اگر اخبار شب باعث می شود مضطرب شوید تلویزیون را خاموش کنید. اگر ترافیک باعث تنش و استرس شما می شود،مسیر طولانی تر اما خلوت تر را انتخاب کنید. اگر بازار رفتن برای کارهای روزمره و عادی برایتان ناخوشایند است، خرید مواد غذایی خود را انلاین انجام هید.
  • اجتناب از بحث کردن در مورد موضوعات داغ و خاص، اگر در مورد مذهب یا سیاست عقیده خاص خود را دارید و متعصب هستید انها را در لیست مکالمه ی خود قرار ندهید . اگر شما بارها و بارها در مورد موضوعی با اطرافیان به بحث و استدلال پرداخته اید، با اوردن بهانه ای، هنگامیکه ان موضوع مورد بحث است. انرا متوقف کنید.
  • کارهایتان را بصورتی لیستی بنویسید. برنامه ها ، مسئولیت ها و وظایف روزانه تان را بنویسید و بررسی کنید. اگر کارهای زیادی برای انجام دادن دارید، انهایی را که مهم تر و ضروری ترند را مشخص کنید و کارهایی را که ضروری نیستند را یا خط بزنید یا در پایین لیست قرار بدهید.
روش های مدیریت استرس:2 تغییر دادن شرایط
اگر نمی توانید از موقعیت استرس زا دوری کنید، سعی کنید ان را تغییر دهید. کشف کنید چه کارهایی می توانید انجام دهید تا شرایط را طوری تغییر دهید تا در اینده دوباره پدیدار نشوند که اغلب شامل تغییر در روش ارتباط برقرار کردن شما در زندگی روزمره تان می شود.
  • به جای جنگیدن با احساساتتان  انها را بیان کنید. اگر چیزی یا کسی شما را ازار می دهد، با احترام و بی پرده و رک آنرا بیان کنید. اگر احساس خود را نگویید، وضعیت همانگونه باقی خواهد ماند و خشم شما بیشتر خواهد شد.
  • تمایل به مصالحه داشته باشید. اگر از کسی می خواهید که رفتارش را تغییر دهد، خودان نیز همان کار انجام دهید. اگر شما هم کمی انعطاف به خرج دهید، مسلما اوقات خوشی را با هم خواهید داشت.
  • اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. در زندگی تان هر گر عقب نشینی نکنید. با مشکلات دست و پنجه نرم کنید و بیشترین تلاشتان را برای کنار آمدن و پیشگیری از ان مشکل بکنید. اگر امتحان دارید و باید مطالعه کنید، و هم اتاقی پر حرفتان مانع مطالعه شما می شود، مستقیما و رک به او بگویید که فقط 5 دقیقه وقت دارد تا صحبت کند.
  • وقت خود را بهتر مدیریت کنید.
مدیریت ضعیف زمان می تواند باعث استرس فراوان شود. وقتی که برای انجام کاری وقت  بسیار تنگ باشد، مسلما نمی توانید آرام باشید و تمرکز داشته باشید. اما اگر از قبل برنامه ریزی کرده باشید و مطمئن باشید که وقت کافی دارید، می توانید فشار استرس را به شدت کم کنید.
روش های مدیریت استرس:3 انطباق  با عوامل استرس زا
اگر نمی توانید عامل استرس زا را تغییر دهید، خودتان را تغییر دهید! شما می توانید با موقعیت استرس زا سازگار شوید و با تغییر نگرش و انتظارات خود کنترل اوضاع را بدست بیاورید.
  • چارچوب مشکلات را عوض کنید. سعی کنید به مشکلات از دید گاه مثبت نگاه کنید. مثلا هنگامیکه در ترافیک طولانی گیرکرده اید، به ان بعنوان فرصتی برای مکث و گوش دادن به اهنگ یا ایستگاه رادیویی مورد علاقه تان و یا لذت بردن از تنهایی تان، بنگرید.
  • از استرس خو.دتان یک تصویر و چشم انداز داشته باشید و به ان تصویر بنگرید. از خودتان بپرسید در دراز مدت چقدر مهم خواهد بود؟ آیا ان در یک ماه مهم است؟ در یکسال چطور؟ آیا واقعا ارزش این همه ناراحت شدن را دارد؟ اگر جواب منفی بود ،انرژی و وقت خود را در جایی دیگر بگذارید.
  • استانداردهای خود را تنظیم کنید. کمال گرایی منبعی برای ایجاد استرس است. برای رسیدن به کاملترین چیز، خود را شکست خورده ندانید. برای خود و دیگران «استانداردهای منطقی» در نظر بگیرید و یاد بگیرید” نسبتا خوب است ” نیز خوب است .
  • نگرش خود را تعدیل کنید.
  • اینکه چگونه فکر می کنید می تواند تاثیر عمیقی در سلامت روحی و جسمی شما داشته باشد. هر بار که در مورد یک فکر منفی می کنید، بدن واکنش نشان می دهد و خود را در ان شرایط فرض می کند و برای مقابله با ان واکنش می دهد. اگر در مورد خودتان مثبت فکر کنید احساس بهتری خواهید داشت. کلماتی مانند«هرگز»، «همیشه»، «باید»و «نباید» را حذف کنید این واژگان  باعث بوجود امدن افکار شکست می شوند.
روش های مدیریت استرس: 4 پذیرفتن چیزهایی که نمی توانیم تغییرشان دهیم. برخی از منابع استرس اجتناب ناپذیر هستند. شما نمی توانید ازمرگ یک دوست، یک بیماری جدی، یا رکود اقتصادی ملی جلوگیری کنید. بهترین راه برای مقابله با استرس در این شرایط  پذیرفتن وقایع همانطور که هستند می باشد. پذیرش ممکن است سخت باشد  اما  گذشت زمان انرا آسان تر می کند.
  • سعی نکنید اتفاقات غیر قابل کنترل را کنترل کنید. بسیاری از چیزها در زندگی فراتر از کنترل ما هستند بخصوص رفتار دیگران . به جای تاکید بر انها ،برچیزهایی که می توانید انها را کنترل کنید ، مثل راه های واکنش نشان دادن به مشکلات تمرکز کنید.
  • صعودی و به جلو حرکت کنید. به قول معروف«انچه که نمی تواند ما را نابود کند
قوی ترمان می کند» هنگام رویارویی با چالش های بزرگ ، سعی کنید به انها بعنوان فرصت های برای رشد فردی نگاه کنیم. اگر انتخابتان باعث ایجاد شرایط استرس زا شد، از اشتباهات خود درس بگیرید.
  • احساساتتان را به اشتراک بگذارید و انها را بازگو کنید. با یک دوست قابل اعتماد حضوری صحبت کنید یا با یک روانشناس صحبت کنید. این عمل ساده می تواند بسیار مفید و آرام بخش باشد اگرچه کهشرایط موجود را عوض نکند.صحبت کردن نشانه ضعف شما نیست و به این معنا نیست که  باری بر دوش دیگران هستید. در واقع  بسیاری از دوستان از اینکه به انها اعتماد کردید خوشحال خواهند شد و روحیه ی شما را هم تقویت خواهد کرد.
  • بخشش را یاد بگیرید.
این حقیقت را بپذیرید که ما در جهانی ناقص زندگی می کنیم و مردم ممکن است اشتباه کنند. خشم و غضب تان را کنترل کنید. خودتان را از انرژی های منفی با بخشش و حرکت به سوی جلو رها سازید.
روش های مدیریت استرس:5 زفانی را برای تفریح و تمدد اعصاب اختصاص دهید
. با نگرش مثبت، می توانید خود را پرورش دهید و استرس را در زندگی تان کاهش دهید. اگر بطور منظم زمانی را برای تمدد اعصاب و تفریح بگذارید بهتر می توانید با عوامل استرس زا در زندگی تان کنار بیایید.
راه های سالم برای استراحت و تمدد اعصاب:
  • پیاده روی
  • گذراندن زمان در طبیعت
  • تماس گرفتن با یک دوست خوب
  • با ورزش روزانه ، تنش ها را از خود دور کنید.
  • یادداشت در مجله استرس هایتان
  • یک حمام طولانی
  • روشن کردن شمع های معطر
  • نوشیدن یک فنجان چای یا قهوه ی گرم
  • بازی به یک حیوان خانگی
  • هرس کردن باغچه ی خانه
  • دریافت ماساژ
  • مطالعه ی یک کتاب خوب
خود را در فشار و شلوغی زندگی، آنقدر غرق نکنید که نیازهای خود را فراموش کنید. پرورش و تغذیه روح و جسمتان یک ضرورت است نه تن آسایی.
  • زمانی را به استراحت اختصاص دهید. شامل تمدد اعصاب در برنامه روزانه خود، به کارهای دیگر اجازه ندهید که به این تایم شما دست درازی کنند. این زمانی است که به رهایی از مسئولیت های روزانه و شارژ باتری وجودتان اختصاص دارد.
  • با دیگران در تماس باشید. گذراندن وقت با افراد مثبت نگر، زندگی شما را ارتقا میدهد. داشتن افرادی که حامی و پشتیبان شما باشند. شما را از اثرات منفی استرس دور نگه می آورد.
  • فعالیت هایی داشته باشید که باعث لذت روزانه ی شما شوند. زمانی را برای اوقات فراغت خود اختصاص بدهید و از ان لذت ببرید،حتی اگر خیال پردازی باشد.
  • حس شوخ طبعی خود را حفظ کنید. این حس شامل خنیدین نیز می شود. عمل خنده به بدن از طرق مختلف کمک می کند تا با استرس مبارزه کند.
  • ·       روش های مدیریت استرس:6 اتخاذ شیوه ی صحیح برای زندگی.  
  • ·       شما می توانید مقاومت خود در برابر استرس را با تقویت سلامت جسمی تان ، بالا ببرید. 
  •  بطور منظم ورزش کنید ، فعالیت بدنی نقش کلیدی در کاهش و جلوگیری از اثرات استرس ایفا می کند. حداقل 30 دقیقه و سه بار در هفته را به ورزش اختصاص دهید. هیچ چیز مثل ورزش های هوازی برای دفع استرس و تنش ها، مفید نیست .  
  • رژیم غذایی سالم داشته باشید. جسمی که به خوبی تغذیه می شود ،آمادگی بیشتری برای مقابله با استرس دارد. بنابراین به آنچه که می خورید توجه داشته باشید. روز خود را با صبحانه شروع کنید و انرژی و ذهن خود را با وعده های غذایی مغذی در طول روز تقویت کنید.
  • مصرف کافئین  و شکر را کاهش دهید.
کافئین زیاد و شکر ابتدا خلق و خوی فرد را شاد می کند اما در پایان خلق و خوی او را بر هم می زند. با کاهش مقدار قهوه ، نوشیدنی های مصنوعی ، تنقلات و قند در رژیم غذایی تان ، احساس ارامش بیشتری خواهید داشت و بهتر می خوابید.
  • از مصرف الکل ، سیگار و مواد مخدر اجتناب کنید.
خود درمانی با الکل و یا مواد مخدر ممکن است فراری آسان  از استرس باشد اما تسکین موقت است . از مشکل بوجود آمده نهراسید و فرار نکنید. با مشکلات با ذهنی روشن روبرو شوید.
  • خواب کافی داشته باشید. خوابیدن سوخت ذهن شماست . ذهن شما همانند جسمتان نیاز به تغذیه و سوخت دارد. احساس خستگی  باعث افزایش استرس و اضطراب می شود زیرا باعث می شود غیر عقلانی و غیر منطقی به مسائل فکر کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۵ ، ۱۵:۵۵
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

روا‌نشناسی مثبت

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۱۶ ب.ظ

روا‌نشناسی مثبت (دانلود فایل اسلاید)

 روانشناسی مثبت یعنی مطالعه علمی عملکرد یک انسان ایده‌آل. این، اولین جمله‌ای است که در ویکی‌پدیا، مقابل این اصطلاح پیدا می‌کنید. اما این علم نوظهور واقعا درباره چه چیزی بحث می‌کند؟ آن‌طور که مارتین سلیگمن(پدر روانشناسی مثبت) می‌گوید: این روان‌شناسی، روان‌شناسی قرن بیست و یکم است؛ علمی که به جای توجه به ناتوانی‌ها و ضعف‌های بشری،روی توانایی‌های آدم‌ها متمرکز شده است؛ توانایی‌هایی از قبیل شاد زیستن‏، لذت بردن، قدرت حل مسأله و خوش‌بینی.
اگرچه همان‌طور که مارتین سلیگمن می‌گوید، می‌شود ریشه روان‌شناسی مثبت را در اظهارات روان‌شناس‌های قرن بیستم هم دید، اما اولین کسی که این مباحث را به شیوه علمی مطرح کرد «سلیگمن» بود. پیش از او روان‌شناس‌های انسان‌گرایی مثل راجرز و مازلو هم کم ‌و بیش چنین دیدی به انسان‌ها داشتند.

راجرز، آدم‌ها را نامشروط می‌پذیرفت .او می‌گفت هر کسی دنیای فردی و منحصر به فرد خودش را دارد که باید به آن احترام گذاشت. به نظر او ریشه تمام مشکلات بزرگسالان از آن‌جا ناشی می‌شود که والدین در کودکی محبت خودشان را به صورت مشروط به کودک ارائه می‌دهند؛ یعنی کودک باید آن‌گونه که پدر و مادرش می‌گویند رفتار کند تا مورد محبت قرار بگیرد . 
مازلو هم در سلسله مراتبی که برای نیازها در نظر گرفته بود «نیاز به خودشکوفایی» را در بالاترین مرتبه قرار داده بود. او می‌گفت افراد در مرحله خودشکوفایی، یک حس شادی توام با آرامش را تجربه می‌کنند.حتی قبل از انسان‌گراها، یک روان‌شناس آمریکایی به نام ویلیام جیمز، نگرانی اصلی روان‌شناسی را «شادی و بهزیستی انسان‌ها» می‌دانست.
 روانشناسی مثبت در 6 سالی که از قرن بیست و یکم گذشته، پیشرفت‌های زیادی کرده است. جالب است بدانید که روان‌شناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقه‌بندی اختلالات روان‌شناختی بیماران است، یک نظام طبقه‌بندی به نام CSV را به وجود آورده‌اند که توانایی‌های آدم‌ها را گروه‌بندی می‌کند. آن‌ها 6 گروه از توانایی‌های آدمی را در این نظام، مشخص کرده‌اند :
1 ـ خرد و دانایی: شامل خلاقیت، کنجکاوی، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیری و وسعت نظر
2 ـ شجاعت: شامل خودباوری، پایداری، کمال و سر زندگی
3 ـ تنوع‌دوستی: شامل عشق، مهربانی و هوش اجتماعی
4 ـ عدالت‌جویی: شامل رعایت حقوق شهروندی، بی‌طرفی و رهبری
5 ـ اعتدال: شامل بخشش و دلسوزی، فروتنی و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود
6 ـ تعالی: شاملِ دانستن ارزش زیبایی‌ها و شگفتی‌ها، قدرشناسی، امیدواری، شوخ‌طبعی و معنویت
حتی این استادان برای این علم نوظهور، زیرمجموعه‌هاییهم ترتیب داده‌اند؛ مثلا، سه تا از زیر مجموعه‌های آن که البته همپوشانی هم با هم دارند شامل گرایش‌های زیرند :

1 ـ تحقیق در زندگی دلپذیر یا زندگی در لذت:این محققان در پی آن هستند که بدانند مردم چگونه می‌توانند به بهترین سطح تجربه، پیش‌بینی و دیگر تجربه‌های حسی خوشایند به عنوان جزئی از زندگی طبیعی دست یابند؛ احساساتی از قبیل حس برقراری رابطه خوب با دیگران، امیدواری، علاقه‌مندی و تفریح کردن .
2 ـ مطالعه زندگی خوب یا زندگی متعهدانه: این محققان احساس سرشار شدن در احساسات منحصر به فردی را که از کارهای ابتدایی و معمولی زندگی سرچشمه می‌گیرند، مطالعه می‌کنند. این احساسات وقتی شکل می‌گیرد که فرد حس می‌کند تکلیفی که به او داده‌اند، با توانایی‌هایش جفت و جور است و مطمئن است که از پس آن بر می‌آید .
3 ـ تحقیق در زندگی معنادار یا زندگی در پیوند با جهان‌: این محققان می‌خواهند بدانند که مردم چگونه احساسات مثبت خود را به سوی بهزیستی و تعلق داشتن به معنایی مثبت هدایت می‌کنند. مهم‌تر این که آن‌ها می‌خواهند بدانند مردم چگونه می‌توانند احساس کنند که یک جزء کوچک اما فعال و مشارکت‌کننده در یک جهان بزرگ‌تر می باشند;احساساتی از قبیل جزئی از طبیعت بودن، عضو یک گروه اجتماعی یا یک نهضت یا یک سازمان یا یک سنت یا یک نظامِ باوری بودن .
سلیگمن را دانشجوهای روان‌شناسی در کشور ما خوب می‌شناسند چون کتاب«آسیب‌شناسی روانی»‌ که آن را مشترکا با «روزنهان» تألیف کرده، یکی از سرفصل‌های درسی رشته روان‌شناسی در ایران است. یکی از جالب‌ترین کارهای سلیگمن، آزمایشی است که روی سگ‌ها انجام داده. او دو گروه از سگ‌ها را در شرایط مختلف قرار داد . 
در گروه اول، سگ‌ها در جعبه دوطرفه‌ای قرار داشتند که به یک طرفش شوک الکتریکی وارد می‌شد و طرف دیگرش نه. بین دو طرف جعبه، دری بود و اهرم‌هایی؛ ولی اهرم‌ها هیچ کدام ربطی به در نداشتند. در گروه دوم همان نوع جعبه‌ها وجود داشت اما با فشار دادن اهرم‌ها سگ‌ها می‌توانستند در را باز کنند . 
او بعد از این که چند بار این آزمایش را روی دو گروه انجام داد، دید که سگ‌های گروه اول بعد از چند بار تقلا دیگر هیچ‌ تلاشی برای نجات خودشان انجام نمی‌دهند و شوک الکتریکی را تحمل می‌کنند. سلیگمن در مرحله بعد، جعبه‌ها را عوض کرد اما سگ‌های گروه اول حتی وقتی که در جعبه‌های گروه دوم قرار می‌گرفتند، باز هم هیچ تلاشی انجام نمی‌دادند. اگر آن‌ها فقط کمی می‌جنبیدند و اهرم را فشار می‌دادند، از شوک نجات پیدا می‌کردند اما آن‌ها «آموخته بودند که درمانده باشند .»
ذهن خلاق سلیگمن، این پدیده را که هر جا می‌رفت به آن می‌گفت «درماندگی آموخته‌شده» ربط داد به افسردگی در انسان‌ها. او همین آزمایش را انسانی‌تر کرد و مسائل غیرقابل ‌حل را به آزمودنی‌هایش داد. آن‌ها بعد از چند بار شکست، دیگر مسائل ریاضی قابل ‌حل را هم بی‌خیال می‌شدند. انگار آن‌ها آموخته بودند که درمانده باشند و به همین خاطر، غمگین می‌شدند .
خوش‌بینی، آموختنی است:آزمایش‌های سلیگمن برای این که باز هم انسانی‌تر بشود به چیزهای بیشتری نیاز داشت. او رفت سراغ روان‌شناسی اجتماعی و آن‌جا نظریه‌هایی پیدا کرد که ‌توانست با آن‌ها پل بزند بین «درماندگی آموخته‌شده» و «آموزش خوش‌بینی». کامل‌ترین نظریه‌ای که به دردش ‌خورد از نوشته‌های «واینر» بود. او سال‌ها قبل از سلیگمن، «سبک‌های اسنادی آدم‌ها» را معلوم کرده بود. واینر می‌گفت وقتی یک رویداد در زندگی ما اتفاق می‌افتد ما با سه شیوه آن را تبیین می‌کنیم :
اولین شیوه را قبلا روان‌شناس‌های دیگری هم گفته بودند؛ که ما می‌گوییم علت این رویداد یا ما هستیم (سبک اسناد درونی) یا محیط (سبک اِسناد بیرونی). مثلا وقتی در امتحانی شکست می‌خوریم؛ یا آن را ربط می‌دهیم به سؤال‌ها، استاد یا شرایط بد امتحان و یا ربطش می‌دهیم به ناتوانایی‌های خودمان .
در سطح دوم، ما علاوه بر علت، کلیت اِسناد را معلوم می‌کنیم؛ یعنی این که یا همه امتحان‌ها را مزخرف می‌دانیم (سبک اِسنادی کلی) یا فقط همین امتحانی را که خراب کرده‌ایم (سبک اِسنادی خاص). یک نمونه از سبک اِسنادی بیرونی و کلی در توجیه شکست امتحان این است که بگوییم: همه استادهای دانشگاه سخت‌گیرند .
در سطح سوم، ما به آن رویداد یک برچسب زمانی می‌زنیم. مثلا در مورد شکست در امتحان ممکن است استاد آن امتحان را آدم بدذاتی بدانیم (سبک اِسنادی دایمی) یا این که بگوییم آن روزِ به‌خصوص می‌خواسته با سؤال‌های سختش ما را اذیت کند (سبک اِسنادی گذرا )
سلیگمن توانست عمده‌ترین مفاهیم روان‌شناسی مثبت را از تلفیق نظریه «درماندگی آموخته‌شده» و «نظریه اِسنادها» به دست آورد. او می‌گفت اگر درماندگی آموختنی است، پس به وسیله تغییر سبک‌های اِسنادی می‌توان خوش‌بینی را هم آموخت. در واقع درماندگی آموخته‌شده، شکل بدبینانه و اولیه واکنش به اتفاق‌های بدِ زندگی است .
فرض کنید شما در موقعیتی قرار می‌گیرید که چندان کنترلی روی آن ندارید . شما قبل از آن که بیاموزید درمانده شوید از سبک‌های اِسنادی استفاده می‌کنید .
ما در مقابل رویدادهای بد زندگی، یا خوش‌بین هستیم یا بدبین. به زبان سلیگمن، ما بدبین هستیم اگر در مقابل رویداد‌های بد، سبک اِسنادی درونی (خودمان را مقصر بدانیم، نه محیط)، کلی (در موقعیت‌های مشابه هم آن اتفاق بد می‌افتد)، و دایمی (همیشه این اتفاق بد تکرار خواهد شد) داشته باشیم .
در مقابل رویدادهای خوشایند زندگی هم می‌شود بدبین بود. شما اگر یک رویداد خوب زندگی‌تان مثل قبول شدن در کنکور را به عوامل بیرونی (مثلا آسان بودن سؤال‌ها)، خاص (مثلا توانایی فقط در سؤال‌های تستی) و گذرا ( فقط کنکور امسال خوب بود) ربط دهید، شما فروتن نیستید بلکه بدبین‌اید .
سلیگمن، مفهوم امید را هم از سطح دوم و سوم سبک‌های اِسنادی گرفت؛ یعنی ما در مقابل رویدادهای بد، آدم امیدواری هستیم، اگر آن رویداد را گذرا و خاص بدانیم و در مقابل رویدادهای خوب، آدم امیدواری هستیم اگر آن‌ها را کلی و همیشگی بدانیم .
او عزت نفس را هم همین‌گونه تبیین کرد. در واقع انسان‌هایی که عزت نفس بالاتری دارند، رویدادهای خوب را به خودشان نسبت می‌دهند. همچنین آن‌ها با ربط دادن وقایع به محیط و دیگران اجازه نمی‌دهند رویدادهای بد، آسیبی به عزت نفسشان وارد کند. البته خود سلیگمن هم قبول داشت که در شرایطی که ما کاملا به محیط کنترل داریم و اشتباهی می‌کنیم، ربط دادن آن به عوامل بیرونی، بی‌مسؤولیتی است (نه خوش‌بینی). او هشدار می‌دهد که این سبک‌های اِسنادی بدبینانه و خوش‌بینانه بیشتر در مقابل شرایطی است که ما کنترل مبهمی به محیطمان داشته باشیم .
پس در یک کلام: «خوش‌بینی آموختنی است.» اگر ما یاد بگیریم که در مقابل رویدادهای ناخوشایند، سبک ِاسنادی بیرونی، خاص و گذرا داشته باشیم و در مقابل رویدادهای خوشایند، سبک اِسنادی درونی، کلی و دائمی، آن‌وقت خوش‌بین هستیم. سلیگمن و همکارانش دریافتند که آموزش تغییر در سبک‌های اِسنادی باعث می‌شود افراد نشانه‌های افسردگی را کنار بگذارند .
سه قدم به سوی تفکر مثبت:
1 ـ از تبیین‌های بدبینانه استفاده نکنید: طبق نظر سلیگمن همه آدم‌ها می‌توانند یاد بگیرند از تبیین‌هایی استفاده کنند که موقتی و موقعیت‌محور باشند. مثلا یک مادر که با کودکش استثنائا بدرفتاری کرده، می‌تواند این جمله را بگوید که «من آن روز حوصله نداشتم ولی اکثر اوقات، مادر خوبی هستم.» همچنین گاهی می‌شود از شوخی استفاده کرد. مثلا جوانی که در حضور دیگران زمین خورده است، می‌تواند بگوید «اگر از من فیلم می‌گرفتند بساط خنده‌مان جور می‌شد .»
2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید: در دنیای ماشینی امروز، ارزش‌های اجتماعی و اقتصادی باعث شده‌اند شادی ما تعریف‌ شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزش‌ها، شادی‌های خودشان را محدود می‌کنند. مثلا با خودشان می‌گویند «تا ماشین نخرم، شاد نمی‌شوم» یا «اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه می‌کنم.» اما هر کدام از این جملات، هم‌ زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود می‌کنند .
اگر این جملات را زیاد تکرار ‌کنیم، قاعده ذهن ما می‌شوند. بنابراین اگر به آن اهداف نرسیم بیشتر و بیشتر غمگین می‌شویم. اما حقیقت این است که فقط هدف نیست که شادی می‌آفریند؛ شادی، فرآیندِ رفتن به سوی هدف است: «من تلاش می‌کنم که ماشین داشته باشم پس به خاطر تلاشم از خودم خشنودم و حس خوبی دارم.» یا: «من باید یاد بگیرم که ارزش‌های آدم‌ها با هم فرق می‌کنند پس نمی‌شود توقع داشت که همه دوستم داشته باشند .»
3 ـ گفت‌وگوهای درونی‌تان را فرآیندمدار کنید: در هر گامی که به جلو برمی‌دارید یکی از جملات شادی‌بخش‌تان را که بیشتر بر فرآیند تأکید دارند تا هدف، تکرار کنید. حتی می‌توانید خود این فرآیندها را به صورت هدف کوتاه‌مدت و شادی‌بخش قرار دهید. مثلا جمع کردن مقدار خاصی از پول جهت خرید ماشین و یا یاد گرفتن یک مهارت ارتباط با دیگران .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۶
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

تاریخچه روانشناسی مثبت

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۱۳ ب.ظ

مارتین سلیگمن در 12 اکوست 1942 در شهر آلبانی از ایالت نیویورک چشم به جهان گشود. کسی، حتی پزشکی که این نوزاد وارونه نگه داشته شده را برای نفس کشیدن به گریه انداخت، نمی‌دانست که او ابلاغ‌گر نظریه‌ای در روان‌شناسی خواهد شد که تلاش می‌کند گریه‌های بسیاری را پایان بخشد.
از زندگی مارتین در دوران کودکی و نوحوانی اطلاعات زیادی در دست نیست. که شاید دلیل آن این باشد که مارتین به اصل این جاو اکنون اعتقاد راسخ دارد. مارتین در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و این باورهای مسیحی مذهبی را تا امروز حفظ کرده است.   در بسیاری از کتابهای که پروفسور سلیمگن نگاشته‌ می‌توان رد پای مذهب را دید. تعابیر او از انجیل بسیار عمیق هستند و او علاقه دارد تا مسائل مربوط به نظریه‌اش را با کمک کتاب مقدس بیان کند. 
با یک مقایسه اجمالی بیان افرادی از نظر طرز فکر در یک رویکرد قرار می‌گیرند (رویکرد شناختی) که اصلاحاً به آن CT می‌گویند و دیگاه شناختی رفتار یا CBT می‌توان به این نکته پی‌برد که تمامی این افراد نظیر: آرون بک، آلبرت الیس مارتین سلیگمن و سایرین به تغییر باورها و شیوه پردازش اطلاعات تغییر در خلق و خو و نوع تفکر باور دارند. رویکردی که سلیگمن به وجود آورده، دیدگاهی شناختی است با یک محتوای مشخص، بدون درون‌گری‌ها، روانکاوانه و غیر قابل توجیه مثل عقده اودیپ. 
با مروری بر کتاب خوش‌بینی آموخته شده، سلیگمن، بویژه بخش مقدمه و فصل اول   شده، شما تصویر دانشمندی را شاهد هستید که جرات مقابله با رویکرد غالب زمان خود یعنی رفتارگرایی را آن هم در حضور بزرگان این رشته مثل بی‌اف اسکینز به خود را داده و در یک همایش بزرگ نام در دانشگاه اکسفورد آن را (رفتارگرایی) زیر سؤال می‌برد و از پدیده‌ای سخن می‌گوید با نام درماندگی آموخته شده چیزی که شاید پوزخند نابغة شناس رفتاری یعنی  اسکینر را در پی داشته! می‌توان تصور کرد که بیان این نکته که تغییر یک شوک غیر قابل کنترل در حیوانات موجب بی‌عملی و درماندگی او شده به چه زمزمه‌ها و نگاه‌هایی از جانب رفتارگرایان منتهی گردیده است(سلیگمن،1997).
روان شناسی مثبت یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. در حالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز می نمایند، روان شناسی مثبت تمرکزش بر کمک به افراد برای شادشدن و ارضاء بیشتر است. سلیگمن را دانشجوهای روان‌شناسی در کشور ما خوب می‌شناسند چون کتاب «آسیب‌شناسی روانی»‌ که آن را مشترکا با «روزنهان» تألیف کرده، یکی از سرفصل‌های درسی رشته روان‌شناسی در ایران است. 
  
مارتین سلیگمن و میهالی سیکزِنت میهالی، روان شناسی مثبت را چنین توصیف می کنند: «ما معتقدیم که روان شناسی عملکرد مثبت انسان پدید خواهد آمد و مورد پذیرش علمی قرار خواهد گرفت و سهم مؤثری در رشد و شکوفایی افراد، خانواده ها و اجتماعات خواهد داشت.» 
ظرف ١٠ سال گذشته، توجه عمومی به روان شناسی مثبت افزایش یافته است. امروزه، افراد بیشتر و بیشتری به جستجوی اطلاعات در زمینه این که چگونه می توانند رضایت مندی بیشتری در زندگی کسب کنند و به حداکثر توانایی های بالقوه خود دست یابند، می پردازند. 
در سال ٢٠٠۶، واحد درسی روان شناسی مثبت در دانشگاه هاروارد، محبوب ترین کلاس دانشگاه شد. برای درک بهتر رشته روان شناسی مثبت، ضروری است که ابتدا به یادگیری تاریخچه، نظریه های عمده و کاربردهای آن بپردازیم.

تاریخچه روان شناسی مثبت
سلیگمن در سال ٢٠٠۵ چنین نوشته است: «پیش از جنگ جهانی دوم، روان شناسی سه مأموریت مشخص داشت: درمان بیماری های ذهنی و روانی، پربارتر کردن و ارضاءکننده تر  نمودن زندگی تمام افراد، و کشف و پرورش استعدادهای برتر.» امّا کوته زمانی پس از جنگ جهانی دوم، تمرکز اولیه روان شناسی معطوف نخستین مأموریت شد: درمان بیماری های روانی و رفتارهای نابهنجار. در خلال دهه ١٩۵٠، متفکران انسان گرا نظیر کارل راجرز، اریک فروم و آبراهام مزلو با توسعة نظریه هایی که بر شادی، رضایت مندی و جنبه های مثبت طبیعت انسان تأکید داشت، به تجدید و از سرگیری علاقه مندی به دو زمینه دیگر کمک کردند.
در سال ١٩٨٨، سلیگمن به عنوان رئیس انجمن روان شناسی آمریکا برگزیده شد و روان شناسی مثبت موضوع اصلی دورة او گشت. امروزه از سلیگمن به عنوان پدر روان شناسی مثبت معاصر یاد می شود.
در سال ٢٠٠٢، نخستین کنفرانس بین المللی درباره روان شناسی مثبت برگزار شد. در سال ٢٠٠٩، نخستین کنگره جهانی روان شناسی مثبت در فیلادلفیا تشکیل گردید و سخنرانان کلیدی آن، مارتین سلیگمن و فیلیپ زیمباردو بودند.   حتی آن‌هایی که تمام دور و بر خودشان را منفی می‌بینند و منفی تفسیر می‌کنند، می‌توانند خوش‌بینی و تفکر مثبت را یاد بگیرند. چطوری؟ به کمک روان‌شناسی مثبت.

روان‌شناسی مثبت یعنی مطالعه علمی عملکرد یک انسان ایده‌آل. این، اولین جمله‌ای است که در ویکی‌پدیا، مقابل این اصطلاح پیدا می‌کنید. اما این علم نوظهور واقعا درباره چه چیزی بحث می‌کند؟
آن‌طور که مارتین سلیگمن، (پدر روان‌شناسی مثبت) می‌گوید: این روان‌شناسی، روان‌شناسی قرن بیست و یکم است؛ علمی که به جای توجه به ناتوانی‌ها و ضعف‌های بشری، متمرکز شده است روی توانایی‌های آدم‌ها؛ توانایی‌هایی از قبیل شاد زیستن‏، لذت بردن، قدرت حل مسأله و خوش‌بینی . اگرچه همانطور که مارتین سلیگمن می‌گوید، می‌شود ریشه روان‌شناسی مثبت را در اظهارات روان‌شناس‌های قرن بیستم هم دید، اما اولین کسی که این مباحث را به شیوه علمی مطرح کرد «سلیگمن» بود. 
پیش از او روان‌شناس‌های انسان‌گرایی مثل راجرز و مازلو هم کم ‌و بیش چنین دیدی به انسان‌ها داشتند. راجرز، آدم‌ها را نامشروط می‌پذیرفت .او می‌گفت هر کسی دنیای فردی و منحصر به فرد خودش را دارد که باید به آن احترام گذاشت. 
به نظر او ریشه تمام مشکلات بزرگسالان از آن‌جا ناشی می‌شود که والدین در کودکی محبت خودشان را به صورت مشروط به کودک ارائه می‌دهند؛ یعنی کودک باید آن‌گونه که پدر و مادرش می‌گویند رفتار کند تا مورد محبت قرار بگیرد . 

مازلو هم در سلسله مراتبی که برای نیازها در نظر گرفته بود «نیاز به خودشکوفایی» را در بالاترین مرتبه قرار داده بود. او می‌گفت افراد در مرحله خودشکوفایی، یک حس شادی را تجربه می‌کند، توأم با آرامش. 
حتی قبل از انسان‌گراها، یک روان‌شناس آمریکایی به نام ویلیام جیمز، نگرانی اصلی روان‌شناسی را «شادی و بهزیستی انسان‌ها» می‌دانست . دکتر «مارتین سلیگمن» بنیانگذار جنبش روانشناسی مثبت در دهه قبل می گوید؛ «تصور کنید دارویی کشف شده است که می تواند طول عمر شما را هشت الی ۹ سال بیشتر کند. احساس خوشبختی همان دارو است.»
محققان در زمینه خوشبختی به پشتوانه هزاران تحقیق در این مورد می گویند «خوشبختی ساختنی است». تحقیق روی چهار هزار دوقلو نشان داده است که ژنتیک حدود ۵۰ درصد در میزان خوشبختی انسان نقش دارد. 
پس حتی اگر به جای خوش اخلاقی، اخم کردن را به ارث برده باشید، باز هم محکوم به زندگی توام با اخم و ناراحتی نیستید. همچنین امتیازاتی نظیر سلامتی، ثروت، تحصیلات یا زیبایی می تواند ۱۰ درصد به خوشبختی کمک کند و ۴۰ درصد باقی آن بستگی به آن دارد که چگونه خود را شاد سازید و خوشحال باشید. 

دکتر «مارتین سلیگمن» می گوید؛ «این یک مساله گمراه کننده است زیرا بیشتر مردم تصور و فکر می کنند چیزهای ظاهری مانند داشتن یک خانه بزرگ، یک شغل عالی، یک بلیت لاتاری برنده شده، می توانند زندگی را شادتر کنند در حالی که آنها فقط یک شادی موقتی را به ارمغان می آورند و هیجان و شادی ناشی از آنها کم کم رنگ می بازد.» تحقیقاتی که روی جدول روند احساس خوشبختی در طول عمر انسان به عمل آمده است، نشانگر آن است که بعد از حتی بهترین و شادترین دوران کودکی، احساس خوشبختی و شادی در دوران نوجوانی و اوایل جوانی کاهش می یابد اما با افزایش سن این احساس نیز بیشتر می شود. 
در واقع برخی دانشمندان معتقدند در سنین پیری، احساس خوشبختی و رضایت خاطر بسیار بیشتر می شود زیرا افراد مسن با پیشامدهای زندگی مانند جوانان با شدت و حساسیت برخورد نمی کنند و نسبت به جوانان نگرش مثبت تری به زندگی دارند و همچنین پس از گذراندن عمری درک کرده اند که زندگی کوتاه تر از آن است که بتوان آن را سخت گرفت و در نتیجه سعی می کنند در زندگی، افراد یا چیزهایی را که موجب ناراحتی شان می شود به کلی نادیده بگیرند.

روان‌شناسی مثبت در 6 سالی که از قرن بیست و یکم گذشته، پیشرفت‌های زیادی کرده است. 
جالب است بدانید که روان‌شناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقه‌بندی اختلالات روان‌شناختی بیماران است، یک نظام طبقه‌بندی به نام CSV را به وجود آورده‌اند که توانایی‌های آدم‌ها را گروه‌بندی می‌کند.
آن‌ها 6 گروه از توانایی‌های آدمی را در این نظام، مشخص کرده‌اند :
1 ـ خرد و دانایی: شامل خلاقیت، کنجکاوی، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیری و وسعت نظر
2 ـ شجاعت: شامل خودباوری، پایداری، کمال و سر زندگی
3ـ تنوع‌دوستی: شامل عشق، مهربانی و هوش اجتماعی
4 ـ عدالت‌جویی: شامل رعایت حقوق شهروندی، بی‌طرفی و رهبری
5- اعتدال: شامل بخشش و دلسوزی، فروتنی و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود
6 ـ تعالی: شاملِ دانستن ارزش زیبایی‌ها و شگفتی‌ها، قدرشناسی، امیدواری، شوخ‌طبعی و معنویت 
حتی این استادان برای این علم نوظهور، زیرمجموعه‌هایی هم ترتیب داده‌اند؛ مثلا، سه تا از زیر مجموعه‌های آن که البته همپوشانی هم با هم دارند شامل گرایش‌های زیرند :
1 ـ تحقیق در زندگی دلپذیر یا زندگی در لذت: این محققان در پی آن هستند که بدانند مردم چگونه می‌توانند به بهترین سطح تجربه، پیش‌بینی و دیگر تجربه‌های حسی خوشایند به عنوان جزئی از زندگی طبیعی دست یابند؛ احساساتی از قبیل حس برقراری رابطه خوب با دیگران، امیدواری، علاقه‌مندی و تفریح کردن .
2 ـ مطالعه زندگی خوب یا زندگی متعهدانه: این محققان احساس سرشار شدن در احساسات منحصر به فردی را که از کارهای ابتدایی و معمولی زندگی سرچشمه می‌گیرند، مطالعه می‌کنند. این احساسات وقتی شکل می‌گیرد که فرد حس می‌کند تکلیفی که به او داده‌اند، با توانایی‌هایش جفت و جور است و مطمئن است که از پس آن بر می‌آید .
3 ـ تحقیق در زندگی معنادار یا زندگی در پیوند با جهان‌: این محققان می‌خواهند بدانند که مردم چگونه احساسات مثبت خود را به سوی بهزیستی و تعلق داشتن به معنایی مثبت هدایت می‌کنند. مهم‌تر این که آن‌ها می‌خواهند بدانند مردم چگونه می‌توانند احساس کنند که یک جزء کوچک اما فعال و مشارکت‌کننده در یک جهان بزرگ‌تر و ماناترند. احساساتی از قبیل جزئی از طبیعت بودن، عضو یک گروه اجتماعی یا یک نهضت یا یک سازمان یا یک سنت یا یک نظامِ باوری بودن .   

سلیگمن، پدر روان‌شناسی مثبت
یکی از جالب‌ترین کارهای سلیگمن، آزمایشی است که روی سگ‌ها انجام داده. او دو گروه از سگ‌ها را در شرایط مختلف قرار داد . در گروه اول، سگ‌ها در جعبه دوطرفه‌ای قرار داشتند که به یک طرفش شوک الکتریکی وارد می‌شد و طرف دیگرش نه. بین دو طرف جعبه، دری بود و اهرم‌هایی؛ ولی اهرم‌ها هیچ کدام ربطی به در نداشتند. در گروه دوم همان نوع جعبه‌ها وجود داشت اما با فشار دادن اهرم‌ها سگ‌ها می‌توانستند در را باز کنند . او بعد از این که چند بار این آزمایش را روی دو گروه انجام داد، دید که سگ‌های گروه اول بعد از چند بار تقلا دیگر هیچ‌ تلاشی برای نجات خودشان انجام نمی‌دهند و شوک الکتریکی را تحمل می‌کنند. سلیگمن در مرحله بعد، جعبه‌ها را عوض کرد اما سگ‌های گروه اول حتی وقتی که در جعبه‌های گروه دوم قرار می‌گرفتند، باز هم هیچ تلاشی انجام نمی‌دادند. اگر آن‌ها فقط کمی می‌جنبیدند و اهرم را فشار می‌دادند، از شوک نجات پیدا می‌کردند اما آن‌ها «آموخته بودند که درمانده باشند .» ذهن خلاق سلیگمن، این پدیده را که هر جا می‌رفت به آن می‌گفت «درماندگی آموخته‌شده» ربط داد به افسردگی در انسان‌ها. او همین آزمایش را انسانی‌تر کرد و مسائل غیرقابل ‌حل را به آزمودنی‌هایش داد. آن‌ها بعد از چند بار شکست، دیگر مسائل ریاضی قابل ‌حل را هم بی‌خیال می‌شدند. انگار آن‌ها آموخته بودند که درمانده باشند و به همین خاطر، غمگین می‌شدند . 
خوش‌بینی، آموختنی است .
آزمایش‌های سلیگمن برای این که باز هم انسانی‌تر بشود به چیزهای بیشتری نیاز داشت. او رفت سراغ روان‌شناسی اجتماعی و آن‌جا نظریه‌هایی پیدا کرد که ‌توانست با آن‌ها پل بزند بین «درماندگی آموخته‌شده» و «آموزش خوش‌بینی». کامل‌ترین نظریه‌ای که به دردش ‌خورد از نوشته‌های «واینر» بود. او سال‌ها قبل از سلیگمن، «سبک‌های اسنادی آدم‌ها» را معلوم کرده بود. 
واینر می‌گفت وقتی یک رویداد در زندگی ما اتفاق می‌افتد ما با سه شیوه آن را تبیین می‌کنیم :اولین شیوه را قبلا روان‌شناس‌های دیگری هم گفته بودند؛ که ما می‌گوییم علت این رویداد یا ما هستیم (سبک اسناد درونی) یا محیط (سبک اِسناد بیرونی). مثلا وقتی در امتحانی شکست می‌خوریم؛ یا آن را ربط می‌دهیم به سؤال‌ها، استاد یا شرایط بد امتحان و یا ربطش می‌دهیم به ناتوانایی‌های خودمان .در سطح دوم، ما علاوه بر علت، کلیت اِسناد را معلوم می‌کنیم؛ یعنی این که یا همه امتحان‌ها را مزخرف می‌دانیم (سبک اِسنادی کلی) یا فقط همین امتحانی را که خراب کرده‌ایم (سبک اِسنادی خاص). یک نمونه از سبک اِسنادی بیرونی و کلی در توجیه شکست امتحان این است که بگوییم: همه استادهای دانشگاه سخت‌گیرند .در سطح سوم، ما به آن رویداد یک برچسب زمانی می‌زنیم. مثلا در مورد شکست در امتحان ممکن است استاد آن امتحان را آدم بدذاتی بدانیم (سبک اِسنادی دایمی) یا این که بگوییم آن روزِ به‌خصوص می‌خواسته با سؤال‌های سختش ما را اذیت کند (سبک اِسنادی گذرا ) 
سلیگمن توانست عمده‌ترین مفاهیم روان‌شناسی مثبت را از تلفیق نظریه «درماندگی آموخته‌شده» و «نظریه اِسنادها» به دست آورد. او می‌گفت اگر درماندگی آموختنی است، پس به وسیله تغییر سبک‌های اِسنادی می‌توان خوش‌بینی را هم آموخت. در واقع درماندگی آموخته‌شده، شکل بدبینانه و اولیه واکنش به اتفاق‌های بدِ زندگی است .
فرض کنید شما در موقعیتی قرار می‌گیرید که چندان کنترلی روی آن ندارید . شما قبل از آن که بیاموزید درمانده شوید از سبک‌های اِسنادی استفاده می‌کنید .ما در مقابل رویدادهای بد زندگی، یا خوش‌بین هستیم یا بدبین. به زبان سلیگمن، ما بدبین هستیم اگر در مقابل رویداد‌های بد، سبک اِسنادی درونی (خودمان را مقصر بدانیم، نه محیط)، کلی (در موقعیت‌های مشابه هم آن اتفاق بد می‌افتد)، و دایمی (همیشه این اتفاق بد تکرار خواهد شد) داشته باشیم .
در مقابل رویدادهای خوشایند زندگی هم می‌شود بدبین بود. شما اگر یک رویداد خوب زندگی‌تان مثل قبول شدن در کنکور را به عوامل بیرونی (مثلا آسان بودن سؤال‌ها)، خاص (مثلا توانایی فقط در سؤال‌های تستی) و گذرا ( فقط کنکور امسال خوب بود) ربط دهید، شما فروتن نیستید بلکه بدبین‌اید .سلیگمن، مفهوم امید را هم از سطح دوم و سوم سبک‌های اِسنادی گرفت؛ یعنی ما در مقابل رویدادهای بد، آدم امیدواری هستیم، اگر آن رویداد را گذرا و خاص بدانیم و در مقابل رویدادهای خوب، آدم امیدواری هستیم اگر آن‌ها را کلی و همیشگی بدانیم .
او عزت نفس را هم همین‌گونه تبیین کرد. در واقع انسان‌هایی که عزت نفس بالاتری دارند، رویدادهای خوب را به خودشان نسبت می‌دهند. همچنین آن‌ها با ربط دادن وقایع به محیط و دیگران اجازه نمی‌دهند رویدادهای بد، آسیبی به عزت نفسشان وارد کند. البته خود سلیگمن هم قبول داشت که در شرایطی که ما کاملا به محیط کنترل داریم و اشتباهی می‌کنیم، ربط دادن آن به عوامل بیرونی، بی‌مسؤولیتی است (نه خوش‌بینی)میگنا دات آی آر. او هشدار می‌دهد که این سبک‌های اِسنادی بدبینانه و خوش‌بینانه بیشتر در مقابل شرایطی است که ما کنترل مبهمی به محیطمان داشته باشیم .پس در یک کلام: «خوش‌بینی آموختنی است.» اگر ما یاد بگیریم که در مقابل رویدادهای ناخوشایند، سبک ِاسنادی بیرونی، خاص و گذرا داشته باشیم و در مقابل رویدادهای خوشایند، سبک اِسنادی درونی، کلی و دائمی، آن‌وقت خوش‌بین هستیم. سلیگمن و همکارانش دریافتند که آموزش تغییر در سبک‌های اِسنادی باعث می‌شود افراد نشانه‌های افسردگی را کنار بگذارند . 

سه قدم به سوی تفکر مثبت
1 ـ از تبیین‌های بدبینانه استفاده نکنید: سلیگمن و دوست مشهورترش بِک می‌گویند همه آدم‌ها می‌توانند یاد بگیرند از تبیین‌هایی استفاده کنند که موقتی و موقعیت‌محور باشند. مثلا یک مادر که با کودکش استثنائا بدرفتاری کرده، می‌تواند این جمله را بگوید که «من آن روز حوصله نداشتم ولی اکثر اوقات، مادر خوبی هستم.» همچنین گاهی می‌شود از شوخی استفاده کرد. مثلا جوانی که در حضور دیگران زمین خورده است، می‌تواند بگوید «اگر از من فیلم می‌گرفتند بساط خنده‌مان جور می‌شد .»

2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید: در دنیای ماشینی امروز، ارزش‌های اجتماعی و اقتصادی باعث شده‌اند شادی ما تعریف‌ شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزش‌ها، شادی‌های خودشان را محدود می‌کنند. مثلا با خودشان می‌گویند «تا ماشین نخرم، شاد نمی‌شوم» یا «اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه می‌کنم.» اما هر کدام از این جملات، هم‌ زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود  می‌کنند .
اگر این جملات را زیاد تکرار ‌کنیم، قاعده ذهن ما می‌شوند. بنابراین اگر به آن اهداف نرسیم بیشتر و بیشتر غمگین می‌شویم. اما حقیقت این است که فقط هدف نیست که شادی می‌آفریند؛ شادی، فرآیندِ رفتن به سوی هدف است: «من تلاش می‌کنم که ماشین داشته باشم پس به خاطر تلاشم از خودم خشنودم و حس خوبی دارم.» یا: «من باید یاد بگیرم که ارزش‌های آدم‌ها با هم فرق می‌کنند پس نمی‌شود توقع داشت که همه دوستم داشته باشند .»

3 ـ گفت‌وگوهای درونی‌تان را فرآیندمدار کنید: در هر گامی که به جلو برمی‌دارید یکی از جملات شادی‌بخش‌تان را که بیشتر بر فرآیند تأکید دارند تا هدف، تکرار کنید. حتی می‌توانید خود این فرآیندها را به صورت هدف کوتاه‌مدت و شادی‌بخش قرار دهید. مثلا جمع کردن مقدار خاصی از پول خرید ماشین و یا یاد گرفتن یک مهارت ارتباط با دیگران سلیگمن زمان درماندگی آموخته، با سلیگمن زمان خوش‌بینی آموخته شده یک تفاوت  با هم دارند به آن هم یک تغییر نگاه به پدیده‌ای یکسان است، migna.irدر واقع سلیگمن به یک مهندس معکوس رسیده و از نگریستن به یک پیامد منفی مثل افسردگی به یک راهکار پیش‌گرانه به نام خوش بینی آموخته شده دست یافته است مارتین سلیگمن علاقه‌مندی حرفه‌ایش را روی موضوع‌هایی متمرکز ساخته که موجب بروز تفاوت‌های بنیادین وی نسبت به سایر نظریه‌پردازان گردیده است. 

دکتر سلیگمن را می‌توان از روی فعالیت‌هایش برروی روان‌شناسی مثبت نگر، درماندگی آموخته شده و افسردگی خوش بینی و بد بینی شناخت. در کارنامه حرفه‌ای مارتین سلیگمن می‌توان به حدود 20 جلد کتاب و 200 مقاله در این زمینه لنگیزش و شخصیت در دست یافتن که نشان دهنده کارهای گسترده‌ وی در دنیای روان‌شناسی است. در وجود سلیگمن و با بررسی آثار و شرح حالش می‌توان به این نتیجه پی‌برد که دامنه گسترده  بررسی‌های وی در پرداختن به زوایای گوناگون یک موضوع یعنی افسردگی از وی یک دانشمند متمرکز در همان حال با اندیشه‌های فراخ ساخته است که در بسیاری از دانشمندان بیش از وی حتی پس از وی چنین شهامتی مدت‌هاست دیگر قابل دیدن نیست. در حقیقت وی را می‌توان نسخه به روزه شده شناختی، پست مدرن معتدل و انسان‌گرای فریدوهای غیر کلاسیکی چون آلفرد آلر دانست. سلیگمن قرن بیست و یکم را می‌توان آدلر قرن نوزده و بیست دانست. همان گونه که آدلر با جهت‌گیری اجتماعی و بیان دیدگاه‌های مثبت‌تر نسبت به فروید، روح روانکاوی را ژرفنای بیشتر بخشید. سلیگمن و هم دنیای روان‌شناسی شناختی را دستخوش دگرگونی به جاو به هنگامی کرده و از رکود و سکون آن- که به باور (کریمی- نویسنده) به دلیل رویکرذ بسیار انعطاف‌پذیر روانشناسی شناختی به احتمال قوی روی نمی‌داد- پیشگیری کرده و جذابیت روانشناسی را دو چندان نموده است.(سلیگمن،1997). 
سلیگمن از سال 2000 روی باور روان‌شناسی مثبت‌گرا متمرکز گردیده که اصول کار آن مطالعه و پژوهش در زمینه هیجان مثبت، ویژگی‌های تشخیصی مثبت و سازمان‌های مثبت است. وی اکنون سرگرم آموزش روانشناسان مثبت‌گراست.
افرادی که می‌خواهند دنیا را مکانی شادتر بسازند. این کار را در راستای کار روان‌شناسان بالینی است که در تلاش‌اند تا دنیا را مکانی کمتر ناشاد درست کنند. اگر چه هر دو گروه از روانشناسان مثبت ‌گراها و بالینی‌ها درتلاش برای ایجاد شادکامی‌اند اما نگرش‌ها و رویکرد این دو گروه با هم تفاوت اساسی دارد و روانشاسان مثبت‌گرا بر شادکامی متمر‌کزند.
● افراد مهم در روان شناسی مثبت
مارتین سلیگمن
میهالی سیکزِنت میهالی
کریستوفر پترسون
کارول دِوِک
دانیل گیلبرت
کنون شلدون
آلبرت بندورا 
سی آر اسنایدر 

فیلیپ زیمباردو

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۵ ، ۱۵:۱۳
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

امداد و نجات در زلزله

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ق.ظ

زلزله

زلزله یکی از مخرب ترین حوادث طبیعی است که در سطح زمین رخ می دهد و هیچ نقطه ای از سطح زمین نیست که تا کنون در زلزله بوقوع نپیوسته باشد ،بر همین اساس سالانه بر اثر وقوع زلزله های بزرگ هزاران نفر از مردم جهان در نتیجه آن جان خود را از دست می دهند و میلیاردها دلار خسارت جانی و مالی حاصل می گردد. لذا شناخت و آمادگی در مقابل چنین حوادثی می تواند در کاهش اثرات این قبیل حوادث نقش بسزایی داشته باشد.

تعریف زلزله:

به لرزش های ناگهانی که در پوسته جامد زمین که در نتیجه وارد آمدن نیرو و شکسته شدن سنگ ها و آزاد شدن انرژی بوجود می آید زلزله یا زمین لرزه گویند و این ناشی از رفتار گسیختگی سنگ ها در قابل نیروهای وارد آمده است.

انواع زلزله:

زلزله با توجه به عامل بوجود آمدن و محل وقوع آن انواع ختلفی دارد که هر یک از نظر وسعت ،پراکندگی و چگونگی رخ دادن با یکدیگر تفاوت دارند.

1. زلزله تکتونیکی: این نوع زلزله ها مهمترین انواع زلزله بوده و در محل حاشیه صفحات و یا در محل گسل های بزرگ و فعال لرزه خیز بوقوع پیوسته و اغلب هنگام وقوع منطقه ای به وسعت چند صد تا چند هزار کیلومتر مربع را در بر می گیرند

2.  زلزله آتشفشانی : این نوع زلزله ها اغلب در محل وقوع آتشفشانها و یا در محل بالا آمدن توده های نفوذی در نتیجه حرکت مواد مذاب به طرف سطح زمین بوجود می آیند لذا در ناطق آتشفشانی پراکنده بوده و کم بیش قابل پیش بینی می باشند.

3. زلزله ریزشی: این نوع زلزله ها در نتیجه ریزش سقف غارها بوجود آمده ، لذا سطحی بوده و از بزرگی بالایی نیز بر خوردار نمی باشند ، همچنین فراونی کمی نیز دارند.

4. زلزله سقوطی یا برخوردی: این نوع زلزله ها بر اثر برخورد شهاب سنگها و یا برخورد بمب ها آتشفشانی بزرگ با سطح زمین بوجود آمده ،دارای فراوانی کم ، پراکندگی بسیار زیاد و فاقد نظام مندی خاص ،تا حدی قابل پیش بینی و اغلب از بزرگی پایینی برخودار می باشند .

5. زلزله سقوطی یا برخوردی: این نوع زلزله ها بر اثر برخورد شهاب سنگها و یا برخورد بمب ها آتشفشانی بزرگ با سطح زمین بوجود آمده ،دارای فراوانی کم ، پراکندگی بسیار زیاد و فاقد نظام مندی خاص ،تا حدی قابل پیش بینی و اغلب از بزرگی پایینی برخودار می باشند .

6. زلزله مصنوعی: این نوع زلزله ها در نتیجه انفجار مواد منفجره و در مناطق معدنی، جنگی و یا جاهایی که عملیات بمب گذاری صورت می گیرد بوقوع می پیوندند و اغلب از نوع زلزله های خواسته شده بوده ،لذا هم پراکندگی و هم شدت آنها قابل کنترل است.

علت وقوع زلزله:

امروزه علت وقوع تمام زلزله ها وارد شدن نیرو بر سنگ های جامد (بطوریکه مقدار نیرو از حد مقاومت سنگ فراتر رود) و رفتار گسیختگی سنگ ها در مقابل این نیروها می دانند و این نیروها از درون زمین در نتیجه جابجایی مواد مذاب درون زمین و همچنین حرکت صفحات تشکیل دهنده لیتوسفر می دانند

گسل ها (Fults):

به شکستگی هایی که طرفین شکستگی نسبت به یکدیگر جابجا شده اند گسل گفته می شود.که میزان جابجایی از حد میلیمتر تا چندین کیلومتر می تواند تغییر نماید

مشخصات یک زلزله:

•      کانون زلزله: نقطه ای در درون زمین که شکستگی از آن جا آغاز شده و انرژی آزاد می شود و دارای بیشترین شدت و بزرگی است را کانون زلزله یا Hypocentre می گویند

•      مرکز سطحی زلزله :  نقطه در سطح زمین که درست در بالای کانون زلزله قرار داشته و دارای کمترین فاصله عمدی با کانون زلزله بوده و اغلب دارای بیشترین شدت و خرابی نیز می باشد را مرکز سطحی زلزله گویند.

•      امواج زلزله : نتیجه وقوع زلزله در یک منطق تولید و اتشار امواج حاصل از زلزله است که در سنگ ها منتشر می شوند

•      شدت زلزله: مقیاسی نسبی بوده و بر حسب واحدی به نام مرکالی سنجیده می شود . شدت زلزله بستگی به عواملی از جمله فاصله از مرکز زلزله ،جنس ساختمان ها و زمین ، بزرگی زلزله ، رعایت اصول ساختمان سازی دارد .

•      بزرگی زلزله: بزرگی زلزله بر حسب واحدی بنام ریشتر یا ریختر سنجیده می شود (جدول پیوست )

•      مدت زمان یک زلزله: غالباً زلزله ها در مدت زمانی کمتر از 10 ثانیه بوقوع می پیوندند و هر چه مدت زمان زلزله طولانی تر باشد اثرات تخریبی زلزله بیشتر است

پیش بینی زلزله:

*  پیش بینی کوتاه مدت: این نوع پیش بینی در زمان کم و اغلب در لحظه وقوع زلزله و در حد چند دقیقه تا حداکثر جند روز می باشد و اغلب بر اساس شواهد قبلی ، مطالعه پیش لرزه ها ، حرکات حیواناتی از جمله موش ها ، اسب ها ، سگ ها ، حیوانات وحشی ، خروس ، مارها و عقرب ها ، پرندگان خانگی مثل قناری و کبوتر ، اندازه گیری حرکات زمین ، مطالعه توسط ماهواره ها(؟) ،  اندازه گیری مقدار گازهای رادون و بخارات جیوه در اتمسفر منطقه ، مطالعه تغییرات سطح ایستابی ،دما و ترکیب آبهای زیر زمینی و غیره انجام می شود و چون اکثر موارد را نمی توان بدقت کنترل نمود اغلب امکان پذیر نبوده و کمتر مورد توجه قرار دارد

 

جدول رابطه بزرگی زلزله و اثرات آن

بزرگی

اثرات زلزله

کمتر از1

معمولاً احساس نشده و با حرکات مصنوعی اشتباه می شود

1/1-2

معمولاً احساس نشده و تنها ثبت می شود

1/2 _ 3

قابل احساس است

4 - 1/3

بعضی آن را احساس می کنند

5- 1/4

بیشتر مردم آن را احساس می کنند

6 - 1/5

ایجاد خسارت در اثر تکان های زلزله

7 - 1/6

در نواحی پر جمعیت ویران گر است

8 - 1/7

زلزله های خطرناک و عامل خسارات شدید

بیشتر از 8

زلزله های عظیم و ویرانی کلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

A. اقدامات قبل از وقوع زلزله

هدف اصلی این دسته از اقدامات کسب آمادگی در مقابل زلزله و کاهش خسارت های جانی و مالی ناشی از آن است .

1.  مناطق زلزله خیز و وضعیت زلزله خیزی محل سکونت خود را شناسایی کنید. 

2.  کسب آمادگی و آموزش های لازم در خصوص مقابله با زلزله

3.  مقاوم سازی ابنیه و وسایل موجود در آنها

4.  مناطق امن و حادثه خیز خانه ، مدرسه و محل کار را شناسایی کنید

5.  امکان خطر آتش سوزی را از طریق سیم های برق فرسوده،ارتباطات ، نشت دادن لوله های گاز و وسایل گاز سوز بررسی کنید.

6.  محل کلید و شیر های اصلی آب ،برق ،گاز را پیدا کنید.

7.  وسلیل سنگین را در طبقات پایین بگذارید و قفسه ها را به دیوار محکم کنید.

8.  اشیای سنگین و افتادنی را مهار کنید.

9.  وسایل شکستنی از فبیل ظروف شیشه ای و چینی را در طبقات بالای کمد و قفسه ها نگذارید.

10.  لامپ ها و لوسترهای سقفی را محکم کنید.

11.  تهیه وسایل و امکانات ضروری

12.  بسیج امکانات لازم و در نظر گرفتن محل های مناسب برای اسقرار آنها از جمله پایگاه های هلال احمر

13.  توجه به علائم وقوع زلزله

14.  توجه به هشدار ها و اطلاعیه های منشر شده در این خصوص

15.  برگزاری دوره های آموزش عمومی

16.  اطلاع از محل کار و حتی خواب آشنایان و نزدیکان و همچنین در جریان گذاشتن اقوام و همسایه ها از محل خواب و کار خود.

17.  ایمن ساختن شیشه ها با زدن چسب ، محکم کردن لوسترها و سایر اشیاء آویزان ، محکم کردن قاب عکس ها و زدن چسب روی شیشه آنها

18.  تهیه و نگهداری وسایلی امداد رسانی از جمله بیل ، کلنگ در یک محل قابل دسترسی راحت

19.  باز بینی و ایمن سازی سیستم های گاز و برق و آب درون محل زندگی و کار بخصوص شیرهای قطع گاز و برق

20.  تهیه و نگهداری کپسول آتش نشانی

21.  تهیه و نگداری چادر و پتو ، کارد و چاقو ، مقداری طناب ، کیسه پلاستیکی

22.  انتخاب محل خواب طوری که سر به طرف دیوارهای بیرونی و پرت نباشد.

23.  زدن چسب بر روی شیشه ها

 

B. اقدامات هنگام وقوع زلزله

هدف اصلی از این دسته از اقدامات کاهش خسارت های جانی و مالی حاصل از زلزله است و اصولاً زمان آنچنانی نیز برای انجام آنها در اختیار افراد نیست .

1. حفظ خونسردی و آرامش خود و دیگران

2. اگر داخل ساختمان هستید به زیر یک میز و یا کنار دیوارهای داخلی ،چار چوب در ، محل های دارای سقف کم مثل راهروها پناه بگیرید و ا پنجره ها دور شوید

3. برای محافظت از سر در صورتی که جای مناسبی وجود ندارد با چمباتمه زدن با یک چیز مثل کتاب و یا دو دست بخصوص از قسمت پشت سر .

4. از شمع ، کبریت و هر چیزی که شعله دارد استفاده نکنید.

5. در ساختمان های چند طبقه بطرف درهای خارج هجوم نبرید،زیرا مکن است راه پله های پر از افراد و یا شکسته شده باشند.

6. از آسانسور استفاده نکنید.

7. در بیرون از ساختمان ها،پلها ، سیم های برق، ساختمان ها و دیوارها دور شوید.

8. اگر خارج از ساختمان هستید همانجا بمانید اگر داخل ساختمان هم هستید همانجا بمانید زیرا بیشتر آسیب دیدگی ها مربوط به رفت و آمد افراد در زمان وقوع زلزله است .

9. اگر داخل اتومبیل هستید از پل ها و ساختمان ها و تونل ها ،درختان و تیرهای چراغ برق فاصه بگیرید و فوراً متوقف شوید.

10. در داخل ساختمان چنانچه امکان پذیر است جریان گاز و برق را قطع کنید.

11.  جلوگیری از بسته شدن درها

12.   دوری کردن از دیوارهای جارجی، تراس های و جاهایی که شیشه های بلند و یا قاب های عکس وجود دارد.


C. اقدامات بعد از وقوع زلزله:

1. مراقب پس لرزه ها باشید.

2. دنبال زخمی ها بگردیدو افرادی را که زخم شدید دارند زیاد حرکت ندهید مگر اینکه در خطر اسیب های بعدی باشند

3. رادیو را باز کنید و به پیام ها و راهنمائی ها عمل کنید

4. اگر بوی گاز استشمام می کنید پنجره ها را باز و شیر اصلی گاز را ببندید و نشت گاز را خبر دهید .

5. در صورت آسیب دیدگی سیم های برق ، کلید اصلی برق را از محل کنتور قطع کنید.

6. اگر لوله های آب صدمه دیده اند شیر اصلی آب را ببندید.

7. لوله های فاضلاب را کنترل کنید ، با احتیاط به دودکش نزدیک نشویدو آنها را از فاصله دور کنترل کنید.

8. به سیم های برق افتاده و آویزان دست نزنید ، حتی با اشیایی که با این سیم ها تماس دارن دست نزنید.

9. داروها و مواد زیان آور پخش شده را فوراً جمع کنید.

10. اگر برق قطع است غذاهای خراب شدنی داخل یخچال و فریزر را زود مصرف کنید.

11. از ساختمان های آسیب دیده دور شوید زیرا ممکن است پس لرزه ها سبب فرو ریختن آنها شوند.

12. از مصرف آب و مواد غذایی مشکوک خود داری نمایید.

13.  در مصرف آب و مواد غذایی عجله نکنید و از هدر رفتن آنها جلوگیری کنید.

14.  اگر در زیر آوار قرار گرفته اید از تحرک اضافی و سر وصدای اضافی خود داری کنید

نکات قابل تامل :

• وسایل و چیزهایی که همواره در کیف اضطراری  باید در دسترس باشند.

• مقداری نان خشکه(بربری) و مقداری آب آشامیدنی سالم در یک ظرف در دار

• مقداری داروهای اورژانسی و وسایل پانسمان

•  رادیو ، چراغ قوه ، با باطری اضافی ،موبایل 

•  مقداری لباس مناسب بخصوص اگر فصل سرد سال باشد

•  کبریت و یا فندک ،چراغ خوارک پزی (مثل پیک نیک یا والور) و دربازکن

•  آدرس و شماره تلفن های ضروری پلیس، اتش نشانی و اورژانس

• آچار قابل تنظیم

•  پول نقد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۰۰
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

امداد و نجات در آتش

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ق.ظ

آتش سوزی گسترده

خطر و تهدید آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مناطق غیرمسکونی و برای افرادی که در نزدیکی این مناطق زندگی می‌کنند و یا از امکانات رفاهی مانند ویلا و مجتمع‌های تفریحی در این مناطق استفاده می‌کنند امری جدی به شمار می‌رود. شرایط خشک و بی‌آبی در ایام مختلف سال در بخش‌های مختلف کشور تا حد زیادی احتمال بروز آتش‌سوزی‌ را افزایش می‌دهد.  با برنامه‌ریزی درست و مناسب همراه با دانش و آگاهی در مورد نحوة حفاظت از ساختمان‌های موجود در این مناطق می‌توان از تخریب و ویرانی ناشی از یک آتش‌سوزی مهیب تا حدزیادی کاست. اقدامات احتیاطی و ایمنی مختلفی وجود دارد که با بکاربردن آنها می‌توان خطر ناشی از خسارات را کم‌کرد. حفاظت از خانه برای جلوگیری از ورود آتش وظیفه شماست، لذا برای کاهش این خطر باید مقاومت خانه،‌ نوع ساختمان و نیز ماهیت گیاهان اطراف محل را درنظرداشته باشید.

اقدامات قبل از وقوع آتش سوزی گسترده 

از انداختن ته سیگار و باقی گذاشتن ذغال روشن در جنگلها و پارک ها خودداری کنید.

درصورتی که در جنگل و پارک ها به آتش روشن برخورد کردید، بهترین روش برای خاموش کردن آن ریختن خاک و استفاده از کپسول خاموش کننده دستی است.

درصورت مشاهدة آتش‌سوزی با شمارة 125 تماس بگیرید، موقعیت را دقیق و واضح برای آنها شرح دهید و به تمام سئوالات فرد مسئول سازمان پاسخ دهید.

در تمام نقاط منزل و محل کار مواد سوختنی را از منابع حرارتی و برقی دور نگهدارید.

چنانچه در مراتع و جنگل‌ها آتش روشن کردید بر روی خاکستر آن آب پاشیده یا با ریختن خاک کاملاً خاکستر را خاموش کنید.

کپسول اطفاء حریق را حتما در منزل نگهدارید.

از ذخیره بیش از حد سوخت در منزل خودداری کنید.

هرگز در وسایل نفت‌سوز در زمانی‌که روشن است نفت نریزید.

سعی کنید وسایل نفت سوز را روی فرش و پتو روشن نکنید و در اطراف بخاری مواد آتش‌زا قرار ندهید.

 

هرگز در نزدیکی انبار علوفه و چوب‌های خشک و جنگل‌ها آتش روشن نکنید.

  

اقدامات حین وقوع آتش سوزی گسترده


قبل از نزدیک‌شدن آتش به خانه چه باید کرد

 

تخلیه خانه؛

 

اولین کار به هنگام بروز آتش‌سوزی تخلیه اعضای خانواده (و یا حیوانات) که برای آماده کردن شرایط منزل وجودشان ضروری نیست، را از خانه خارج کنید.

 

افرادی که دارای مشکل جسمی و معلولیت می‌باشند و نیز کودکان و سالخوردگان باید خیلی سریع از محل خارج شوند.

 

لباس مناسب و محافظ در برابر آتش بپوشید. 

 

مواد قابل احتراق را از محل دورکنید، تمام اجسام سوختنی را که در اطراف منزل وجود دارد مثل تیرهای چوبی، ابزار چمن، منقل خوراک‌پزی، برزنت و مانند آن را از اطراف خانه دورکنید و آنها را درجایی مناسب در بیرون ازخانه قراردهید. 

 

ورودی‌های ساختمان را ببندید:

 

اتاق زیرشیروانی، پنجره‌های پاسیو، تمامی درها، در زیرزمین و در طویله را از بیرون ببندید.

 

پرده‌ و پارچه‌های قابل احتراق را از محل دور کنید،‌ تمام پوشش‌ها و حفاظ‌‌های غیرقابل احتراق پنجره‌ها را برای کاهش اثر تابشی گرما و آتش ببندید. 

 

درهای داخل را ببندید و فن‌ها را روشن کنید، تمامی درها را برای جلوگیری از ورود جریان هوا ببندید، دریچه‌‌ هوای بالای شومینه را بازکنید اما حفاظ روی آن را بگذارید.

 

آب، شلنگ‌های باغبانی را به هم وصل کنید و استخر، وان، سطل‌های زباله و تمامی ظروف را از آب پرکنید. 

 

شیراصلی گاز را ببندید، هر منبع اصلی اعم از گاز طبیعی، مخازن گازوییل یا پروپان را قطع‌کنید.

 

نردبانی را برای مواقع لزوم در محل مناسبی از خانه قراردهید.

 

وسیله نقلیه خود را در مسیر ورودی قرار داده و پنجره‌های آن را ببندید. 

 

درب‌بازکن‌های خودکار گاراژ را از کار بندازید طوری‌که اگر برق قطع شود بتوان درها را با دست بازکرد.

 

تمامی درهای گاراژ را ببندید.

 

اشیای گرانبها؛ اوراق بهادار و ارزشمند و اشیای قیمتی را در داخل ماشین در داخل گاراژ قرار دهید و آماده باشید که به سرعت خارج شوید.

 

آماده ترک خانه شوید

 

چراغ ها:همة چراغ‌های بیرون و یک چراغ را  در هر اتاق روشن بگذارید این کار باعث می‌شودحتی در دود سنگین هم خانه قابل دید باشد. 

 

درب‌ها را قفل نکنید؛ در و پنجره‌ها را بدون اینکه قفل کنید، ببندید، بدین طریق درصورت نیاز به ورود سریع و اطفای حریق از سوی آتش‌نشان‌ها این کار براحتی انجام خواهدشد.

 

درخودروی خود بمانید

 

هرچند این کارخطرناک است لیکن تنها باید در مواقع اضطراری و هنگام هجوم توفان آتش برای درامان ماندن در وسیله نقلیه خود بمانید چراکه این کار به مراتب از دویدن با پای پیاده بهتراست.

 

پنجره‌ها و دریچه‌های هوا را ببندید.

 

 به آرامی و با چراغ روشن رانندگی کنید.

 

مراقب سایر خودروها و عابرین باشید و از میان دود غلیظ حرکت نکنید.

 

اگر مجبور شدید بایستید، دور از بوته‌ها و درختان حجیم خودروی خود را متوقف کنید، چراغ‌های جلوی خودرو را همچنان روشن نگهدارید اما موتور را خاموش کنید، پنجره‌ها و دریچه‌های هوا را ببندید.

 

درکف خودرو قرارگرفته و خود را با یک کت یا پتو بپوشانید.

 

تا عبور جبهة اصلی آتش در خودروی خود بمانید.

 

به خاطر داشته باشید که ممکن است موتور خودرو خاموش شود و دیگر روشن نشود.

 

همچنین جریان هوا باعث تکان خوردن خودرو شود  و یا دود و جرقه داخل خودرو شود که دراینصورت دمای داخل بالامی‌رود، مخرن‌های فلزی بنزین به ندرت منفجر می‌شوند.

 

اگر در خانه گیر افتاده‌اید

 

خونسردی خود را حفظ کنید؛

 

درصورتی‌که جبهة آتش به طرف شما درحرکت است به داخل خانه پناه برید چون داخل خانه ایمن‌تر است و جبهة آتش قبل از اینکه خانه شما را بسوزاند و تخریب کند از شما عبورکرده‌است

اگر در فضای باز گرفتار شده‌اید

دراین شرایط بهترین سرپناه موقت قرارگرفتن در یک منطقه دور از منابع سوخت می‌باشد.

دریک سراشیبی کوهستان، قرارگرفتن درسمت پشت آن ایمن‌تر است.

از قرارگرفتن در دره‌های باریک، بریدگی‌های طبیعی و ستیغ کوه خودداری کنید. 

اگر جاده نزدیک است در امتداد جاده یا در داخل گودال یا نهر آب در جاده به شکل رو به پایین قراربگیرید خودتان را با هرچیزی که شما را از حرارت آتش حفظ می‌کند بپوشانید.

درصورت راه‌پیمایی در منطقه‌ای دور از نواحی مسکونی بدنبال گودال یا چاله‌ایی دور از منابع سوخت باشید.

در‌آن هنگام که آتش در حال نزدیک شدن است منابع سوخت را از محل دورکنید، سپس به شکل رو به پایین در گودال یا حفره‌ایی قراربگیرید و خود را بپوشانید.

تا عبور کامل آتش همانجا بمانید. 

در جنگل‌ها و مراتع همزمان با وزش باد هرگز آتش روشن نکنید.

سرعت عمل داشته باشید چون آتش سریع پیشروی می‌کند. 

برای خاموش‌کردن آتش از کپسول آتش‌نشانی و یا در صورت نبود آن شن، ماسه و یا خاک به کار ببرید یادتان باشد که برای خاموش کردن آتش هرگز از آب استفاده نکنید.

اقدامات بعد از وقوع آتش سوزی گسترده

 بدون ماسک وارد ساختمان آتش گرفته نشوید.

بلافاصله بعد از آتش‌سوزی پشت‌بام را بازرسی کنید و در صورت مشاهده آتش، جرقه و یا خاکستر گرم آن را از بین ببرید  .

اگر منزل‌تان دچار آتش‌سوزی شده از همسایه‌تان برای مهار آن کمک بخواهید  .

آب‌هایی که در استخر، وان و یا هر ظرف و وسیله دیگری نگهداری‌کرده‌اید حالا به دردتان می‌خورد.

تا ساعت‌ها بعد از خاموش کردن آتش‌، سراسر خانه را برای یافتن اثر دود یا جرقه آتش مرتب واررسی کنید. 

 به یاد داشته باشید که ممکن است چاه های فاضلاب سر بسته و فضولات حیوانی انباشته شده سبب تولید گاز هایی می شود که موجب آتش سوزی گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۵۸
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

جستجو و نجات شهری

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۵۶ ق.ظ

جستجو و نجات در حوادث آوار

مقدمه : کشور ایران یکی از ده کشور حادثه خیز دنیا به شمار می رود .هر ساله بلایای طبیعی همانند زلزله، سیل، طوفان و آتش سوزی قسمتهای مختلفی از جهان را گرفتار می کند. وقوع بلایای طبیعی، نظیر سیل و زلزله، توفان و گردباد و... اکثراً تأثیرات مخرّبی بر سکونت‌گاههای انسانی باقی می گذارد و تلفات سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد و باعث مرگ و میر، رنج و اندوه بیش از حد انسان و صدمات مادی بسیار زیاد می شود.  بلایای طبیعی علاوه بر آسیبهای مستقیم جانی و مالی، با برجای گذاشتن مقادیر بسیار زیادی از آوار در محلهای حادثه دیده باعث آلودگی محیط زیست و در برخی موارد سد شدن جریان زندگی در مکانهای حادثه دیده می شوند.

و من احیاها فکأنما احیا الناس جمیعا هر که نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که تمام مردم را حیات بخشیده   «مائده آیۀ 32»

«کسی که زیر آوار بماند و جان خود را از دست بدهد ثواب اجر شهید را دارد . »  «عروه الوثقی: مساله 9 احکام شهید»

حوادث غیر مترقبه هرگونه اتفاق غیر برنامه ریزی شده ای که منجر به بروز خسارت مالی و جانی گردد یا موجب اختلال در روند زندگی عادی مردم بشود حادثه غیر مترقبه یا بلا تلقی می گردد. این حوادث می توانند بصورت بلایای طبیعی مانند زلزله ، رانش زمین ، سیل ، طوفان مخرب ، خشکسالی و شیوع بیماریهای واگیر و ... بوجود آیند یا در اثر انفجارات مواد هسته ای یا شیمیایی در مراکز صنعتی یا ناشی از جنگ های نظامی ایجاد گردد . بنابراین می توان هنگام مواجهه با این حوادث ، با بکار بستن برخی تدابیر ایمنی و بهداشتی در حفظ سلامت انسان ها یا کاهش اثرات آنها اقدام به موقع بعمل آورد.

پیشگیری از حوادث غیر مترقبه (طبیعی)

از دیدگاه قرآن و احادیث حضرت علی (ع) می فرمایند : «دار بالبلاء محفوفة» دنیا جهانی است که در محاصره بلاست. هیچ کس از حوادث جهان، مصون نیست و راهی جز صبر و تحمل در برابر بلا ندارد. جوان اگر صابر باشد، بلا سازنده اوست. رفاه، سازنده نیست. از صبر و تحمّل در برابر بلایا، تجربیات علمی برای او پیدا می‏شود و بسیاری از مشکلات برای او حل می‏شود. بنابر این باید به صبر و نمازمتوسل شد. رسالت اصل آثار دینی هدایت انسان به شاهراه کمال است و آثار ماندگار کتب دینی بویزه قرآن و احادیث و روایات پیشوایان معصوم (ع) گنجینه های ارزشمندی از معارف مورد نیاز بشر را تشکیل می دهند که طالبان علم و تشنگان معرفت در هر عصر و در هر زمان می توانند از آنها بهره گیرند. .از نظر اسلام چیزی که تضمین می کند علم ودانش در راه درست به کار رود ایمان است . علم در قرآن مقرون به ایمان آمده است که می تواند منجر به عمل صالح شود .

آمارهای بین المللی نشان می دهد در ۲۷ سال گذشته ۶/۳ میلیون نفر بر اثر حوادث غیر مترقبه طبیعی جان باخته اند و بیش از سه میلیارد نفر آسیب دیده اند و بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار خسارت مالی وارد شده است و از سوی دیگر وقوع این حوادث رو به افزایش است . انسان به تعبیری موجودی گیرنده، فرستنده و حساب کننده قلمداد شده و با هوشمندی خود قادر است بسیاری از وقایع را که گاه بلا به نظر می رسند به رحمت مبدل کند یا حداقل از میزان خسارات وارده بکاهد. این درحالی است که قرآن کتاب هدایت انسانها قرنها پیش وقوع این حوادث و روشهای پیش گیری از آنها را خبر داده است . در قرآن کریم در سوره رعد اشاره به این نکته شده است که باران به عدد وبه مقدار معین می بارد و صاعقه شدید عذابی است که خدا برای مردمی که استحقاق عذاب دارند نازل می کند که رسول اکرم (ص) نیز به این مساله اذعان داشته اند . در آیه اول سوره حج و آیه 73 سوره اعراف وقوع زلزله در اثر کفران نعمت قوم ثمود ودر آیات 16 و17 سوره سبا به گرفتار شدن قوم سبا به سیل در اثر روی گرداندن از خدا و نیز در آیه 14 سوره عنکبوت به طوفان نوح اشاره شده است. در سوره زلزله و آیه 14 سوره مزمل حادثه زلزله و چگونگی وقوع آن تشریح شده است. پاره ای از روایات می گوید هر گاه زنا در میان قومی افزون شود خداوند آن ها را به زلزله دچار خواهد کرد.همچنین وقوع زلزله های مکرر را از نشانه های ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) معرفی نموده اند .در آیه 155 سوره بقره سخن از خشکسالی و قحطی به میان آمده است و خدا از آن به عنوان وسیله ای برای آزمایش انسانها و کفاره گناهان یاد کرده است. توجه به هشدارها و دلایل قرآنی و روایات، اصلی ترین کلید پیش گیری از حوادث هولناک و خانمان برانداز طبیعی و نیز درک و پذیرش این گونه حوادث است . یکی از پیامده ای ناگوار این طرز تفکر که بلایا قضا و قدر و جزء سرنوشت انسان هستند این است که نوعی قبول غیرقابل اجتناب را به بلا می دهند که بطور مسلم منطقی نیست . زیرا بلایا نه به کلـی غیرقابل اجتناب و نه به کلی غیرقابل پیش بینی هستند . به عبارت دیگر ایـن طـرز تفکـر باعـث درمانـدگی آموختـه شـده در پیشگیری و کنترل اثرات بلایا می گردد .

مراحل مربوط به امداد رسانی در بلایای طبیعی

الف: آمادگی و انتظار این مرحله قبل از وقوع حادثه می باشد که برای به حداقل رساندن خسارات آن در نظر گرفته می شود که شامل فعالیتهای زیر می باشد.

1- آموزش افراد جامعه: مهمترین مسئله قبل از وقوع بلایای طبیعی جهت کاهش خسارات جانی و مالی میزان آگاهی افراد جامعه از حوادث و نحوه برخورد با آن می باشد.

2- تربیت نیروی انسانی متخصص : قبل از وقوع حوادث باید نیروی انسانی مناسب را آموزش داده و همیشه جهت امدادرسانی به منطقه حادثه دیده آماده نگه داشت.

3- ساخت بناها در منطقه مناسب و به صورت استاندارد: جهت ساخت بنا در منطقه مناسب می توان از کارشناسان زمین شناسی استفاده نمود و محل مناسب را انتخاب کرد یا در صورت نیاز به ساخت بنا در این نقاط با استفاده از استانداردهای موجود ساختمان را محکم بنا کرد.

4- تکمیل و آماده نگه داشتن وسایل امداد و نجات : جهت تکمیل وسایل امداد رسانی بایستی همیشه با شرکتهای سازنده این گونه تجهیزات در ارتباط بوده و بتوان وسایل مورد نیاز را تهیه نمود. بعضی از وسایل و تجهیزات امدادی نیز نیاز به نگهداری ویژه ای دارند و بایستی در مکانهای مناسب نگهداری شوند و طی مدتی دوباره بررسی و آزمایش شوند تا از سالم بودن و کارآیی آن مطمئن شد.

ب : اعلام خطر اعلام خطر هنگام یا بعد از وقوع حادثه می باشد و ممکن است به صورتهای زیر از وقوع آن مطلع شویم:

1- سانحه در نزدیک یا در منطقه ما روی می دهد.

2- از طریق چارت بندی امدادی

3- اطلاع یافتن از طریق رسانه ها مانند رادیو، تلویزیون و ... 

ج: عملیات امداد و نجات  پس از وقوع حادثه هم زمان و یا قبل از ورود نیروهای امدادی از شهرهای مجاور عملیات امداد و نجات  انجام می پذیرد و شامل مراحل زیر می باشد:

1. برقراری ارتباط با شهرهای پیرامون: پس از وقوع حادثه مدیریت حوادث در منطقه آسیب دیده باید با در نظر گرفتن نوع خسارات و تلفات احتمالی و نیازهای مردم با شهرهای پیرامون تماس گرفته و در خواست کمک نماید. در سازمان امداد کشور شهرها و یا استانهای معین ( جفت ) وجود دارد که در صورت دریافت خبر به حالت آماده باش درآمده و در صورت نیاز به منطقه اعزام می گردند و یا فقط کمکهای خود را از قبیل چادر، مواد غذایی و ... ارسال می کنند.

2. تلاش برای مهار سانحه: در حوادث و سوانح یکی از عوامل ایجاد خسارت که در زلزله بیشتر می باشد آتش سوزی است که مدیریت سانحه در منطقه بایستی خود را برای مقابله و جلوگیری از آن آماده سازد که بهترین راه و اولین راه قطع جریان برق و گاز در این مناطق می باشد.

3. عملیات جستجو و نجات: در بعضی از عملیاتهای امدادرسانی نیاز به عملیات طولانی مدت نمی باشد زیرا بناها به طور کلی تخریب نشده یا آسیب جدی ندیده اند در این گونه موارد عملیات امدادرسانی بدین صورت انجام می گیرد که ابتدا افراد گروه امدادی به دسته های مختلفی تقسیم می شوند و هر کدام از افراد به بررسی نقاط مختلفی از منطقه آسیب دیده می پردازند و میزان خسارات وارده را بررسی و حتی الامکان برای هر خانوار شناسنامه امدادی تکمیل می کنند.کلیه ساختمانها باید از نظر قابل سکونت بودن مورد بررسی قرار گیرند. در صورت امکان سعی شود تا اقلام توزیعی بین آسیب دیدگان به یک اندازه باشد. به خاطر داشته باشید که افرادی نیز در منطقه آسیب دیده هستند که هیچ گونه خسارت مالی ندیده اند یا خسارت وارده به آنها ناچیز می باشد ولی آنها نیز از شما تقاضای کمک دارند. مراقب باشید که با این گونه افراد چگونه ارتباط برقرار نمایید تا در منطقه تنش ایجاد نشود . سعی کنید اعتماد افراد را نسبت به خود جلب کنید ولی به آنها دروغ نگویید یا قول بی اساس ندهید و در حیطه مسوولیتها و وظایف خود عمل کنید. معمولا در این گونه حوادث پس از گذشت چند روز منطقه به حالت عادی خود باز می گردد که در این موقع سازمانها و نهادهای دیگر نسبت به بازسازی و تعمیر بعضی از بناها که قابل سکونت نیستند اقدام خواهند کرد.حال اگر سانحه وسیع باشد و تخریب بناها را در بر داشته باشد پس از وقوع آن عملیات جستجو ونجات افراد زیر آوار آغاز می شود که گروهای امدادی به تیم های مختلف تقسیم می شوند و هر تیم مسوول تجسس در قسمتی از منطقه می باشد در کنار گروه تجسس و نجات گروههای دیگری نیز فعالیت می کنند مانند کمکهای اولیه تریاژ ، پشتیبانی ، اطفا حریق و ... که کار کلیه این گروهها وابسته به یکدیگر می باشد.

4. تریاژ: تریاژ به معنی تقسیم بندی افراد صدمه دیده در حادثه می باشد که برای هر مرحله ای متفاوت می باشد. جهت انجام اقدامات پزشکی برای مصدومان ابتدا یک تیم تریاژ تشکیل شده و مصدومان را از لحاظ آسیبهای وارده به وسیله نوارهای رنگی مخصوص و یا کارتهای ویژه تقسیم بندی می کنند تا بتوان مصدومان را به ترتیب اولویت انتقال و اقدامات پزشکی را برای آنها انجام داد. الویت بندی در تریاژ : رتبه های تریاژ نوع جراحات گروه فوری یا پر اولویت (قرمز)   این مصدومین باید بلافاصله منتقل شوند و تحت مراقبت پزشکی قرار بگیرند . این مصدومین در صورت عدم رسیدگی در کمتر از یک ساعت خواهند مرد . اختلالات راه هوایی و تنفسی خونریزی شدید یا غیر قابل کنترل کاهش سطح هوشیاری مشکلات طبی داخلی شدید شوک ناشی از کمبود خون سوختگی شدید و بحرانی جراحات شدید ناشی از آوار قطع شدگی عضو بطور ناقص علائم و نشانه های سکته قلبی مسمومیت شدید تشنج پایدار علائم زایمان زودرس گروه تأخیری یا دومین اولویت (زرد) مصدومینی که جراحات شدید داشته ولی بدون درمان یک ساعت تا 12 ساعت دوام می آورند . سوختگی بدون مشکلات راه هوایی آسیبهای استخوانی ، مفصلی و عضلانی شدید یا متعدد جراحات ستون فقرات بدون آسیب به نخاع دیابت بدون اختلال هوشیاری صدمات چشمی زخمهای نافذ و سوراخ کننده شکم بدون شوک گروه سرپائی یا سومین الویت (سبز) افرادی با مشکلات خفیف و غیر اورژانسی شکستگی های خفیف جراحات بافت نرم خفیف اختلالات زنان و زایمان اختلالات روانی – عصبی شکایات طبی شایع مانند دل درد یا سردرد گروه متوفیان یا بی الویت (مشکی) ضرورتی به انتقال سریع متوفی در جریان رویارویی با مصدومین زیاد وجود ندارد . مرگ واضح جراحات منافی حیات مانند قطع کامل سر ایست قلبی کامل و برگشت ناپذیر

5. درمان و مراقبتهای پزشکی از مجروحان: جهت اقدامات پزشکی اولیه در منطقه بیمارستانهای صحرایی احداث می گردد و حتی الامکان مصدومان در این مراکز درمان می شوند و در صورت نیاز به بیمارستانهایی در شهرهای مجاور اعزام می شوند.

6. مرحله عادی سازی : معمولا این مرحله همزمان با عملیات امداد ونجات یا کمی بعد از آن اجرا می شود که شامل  اقدامات زیر می باشد

- ایجاد سرپناه اضطراری برای ایجاد سرپناه موقت بهترین وسیله استفاده از چادر های امدادی می باشد بسته به نوع سانحه و در صورت نیاز اردوگاههای امدادی احداث می شود. که در حوادث با وسعت کم معمولا این کار صورت نمی گیرد و چون افراد آسیب دیده تمایل دارند که در محل خانه خود باشند در همان محل عمل چادر زنی انجام می شود.

- تامین آب آشامیدنی سالم: معمولا بعد از حوادث بزرگ به علل مختلفی آبهای منطقه آلوده می شوند و چون اکثر بیماریها توسط آب آلوده منتقل می شود نیاز به تامین آب آشامیدنی سالم در منطقه می باشد که این امر را با استفاده از تانکرهای مخصوص انجام می گیرد.

- تغذیه افراد آسیب دیده یکی از مهمترین بخشهای امدادرسانی در مراحل اولیه حوادث بزرگ تغذیه افراد آسیب دیده  می باشد که در روزهای اول معمولا کنسرو و غذاهای سرد می باشد ولی پس از گذشت چند روز جیره غذایی خشک بین حادثه دیدگان توزیع می گردد تا خود نسبت به طبخ غذا اقدام نمایند.

- تدفین جان باختگان تدفین جان باختگان پس از شناسایی توسط خانواده متوفی  انجام شود زیرا هم از لحاظ بهداشتی و هم از لحاظ روحی بسیار موثر می باشد.

- ایجاد امنیت در حوادث و سوانح بزرگ معمولا افراد سودجو در خود منطقه یا از شهرهای مختلف اطراف به منطقه آمده و شروع به دزدی و غارت اموال می کنند که وظیفه ایجاد امنیت و حفاظت از اموال مردم به عهده نیروی انتظامی و امدادی منطقه می باشد.

د: بازسازی و توان بخشی: این مرحله پس از عملیات امدادرسانی و پس از گذشت مدتی از حادثه می باشد که بستگی به نوع و وسعت حادثه مدت زمان آن متفاوت می شود که برای این امر بایستی کارهای زیر انجام پذیرد.

1- ساختن خانه های جدید توسط دولت

2- اختصاص دادن وام به حادثه دیدگان جهت جبران خسارات

3- ساخت زیر بناهای اساسی منطقه و ....

نجات چیست ؟

نجات عبارت است از یک سری عملیاتی که منجر به رهایی افراد زنده از شرایط بحرانی و به دام افتاده می شود و همچنین انجام کمکهای نخستین بر روی آنها که از وخامت حال افراد جلوگیری نماید . کار نجات ، یک عمل کاملاً فنی است و اجرای صحیح آن احتیاج به آموزش و تمرین و مهارت خاص دارد . در عملیات نجات ، نتیجه کار یک فرد تعلیم دیده و با هوش ، به مراتب بیشتر و مؤثرتر از قدرت و نیروی جسمانی اوست . هدف اساسی از نجات: رهایی و خلاص سریع اشخاص به دام افتاده و انجام کمکهای اولیه درباره آنهاست .

گروه نجات :

گروه نجات ، کوچکترین واحد سازمان های نجات است که این گروه توانایی انتقال وسایل و ساز و برگ خود را به منطقه عملیات دارد . گروه نجات به طور کلی یک نیروی متحرک در عملیات اساسی نجات است و بایستی ابزار و ادواتی را به کار ببرد که توسط نجاتگران عضو گروه به عمق و میان خرابی ها و آوارها برده می شود .

مراحل عملیات جستجو و نجات:

جستجو دسترسی کمک رهاسازی و تثبیت انتقال معیارها در عملیات جستجو و نجات معیار جستجو کسب اطلاعات (از افراد مطلع محلی) دریافت عکس العمل های زیر آوار ایجاد صدا به وسیله اجسام و وسایل منتقل کننده صدا رویت سوژه (هدف جستجو)   معیار دسترسی سریع ترین روش ایمن ترین مسیر کوتاه ترین مسافت   معیار کمک زنده ماندن و زنده نگهداشتن آسیب دیدن کمتر تقویت توان روحی – روانی   معیار رهاسازی حداقل زمان حداقل تجهیزات حداقل نیروی انسانی تثبیت وضعیت مصدوم   معیار انتقال سرعت در انتقال جلوگیری از وخامت حال مصدوم با وسائل ابتدایی و قابل دسترس مناسب ترین و ایمن ترین روش حمل وظیفه نجاتگر در عملیات نجات در آوار به طور معمول هر نجاتگر در هنگام بروز رویدادهای طبیعی و غیرطبیعی و به وجود آمدن ساختمان های فرو ریخته 5 وظیفه دارد : نجات جان افراد از طریق بیرون آوردن سریع و فوری آنها از زیر آوار و خرابه های ساختمان های آسیب دیده در نتیجه حملات هوایی دشمن (آتش سوزی ،سیل ، زلزله و یا هر گونه سانحه دیگر) انجام کمکهای اولیه درباره اشخاص گرفتار شده و اعزام آنها به مراکز درمانی برای معالجات بعدی . اقدامات لازم در زمینه نگهداری موقت یا انهدام کامل ساختمان های آسیب دیده و ساختمان هایی که ریزش آنها خطرناک تر است و یا تصمیم دربارۀ خرابی آنها که موجب قطع عبور و مرور می شود و یا در کار و فعالیت واحدهای امداد و نجات مانع ایجاد می کند . کمک به گروه های متخصص پاک کننده خرابی ها و اقدام به توسعه معابر محلهای آسیب دیده ، به منظور تسهیل در حرکت وسایل نقلیه و دستگاه های مکانیکی .

جستجو و پیدا کردن و جمع آوری اجساد ، هر چند که این وظیفه جز مأموریت و مسئولیت های مستقیم گروه نجات نیست ، ولی در مواقع اضطراری بناچار باید مورد توجه قرار گیرد .

انجام کمکهای نخستین ، یکی از مسئولیت های پر اهمیت گروه نجات است ؛ولی همیشه باید در نظر داشت که مسئولیت این گروه در وهله اول رهایی و نجات آسیب دیدگان است که در ساختمان های آسیب دیده و یا زیر آوار ها و دود ، به دام افتاده و مصدوم شده اند .

افراد درگیر در جستجو و نجات:

  بر اساس مراحل عملیات جستجو و نجات ، افرادی که درگیر می شوند به 3 دسته تقسیم می گردد :

گروه 1 : بازماندگان در صورت وقوع بلایا ، اولین واکنش بازماندگانی که از سالم بودن خود اطمینان حاصل کرده اند ، کمک رسانی به همسایگان و اقوام است . این افراد از عملیات درست و دقیق برای نجات سایرین آگاه نیستند اما کاملاً واقفند که در شرایط اضطراری به همیاری آنها نیاز است . این چنین مقاصد والا ممکن است باعث وخیم شدن شرایط و افزایش آمار مرگ و میر شود یا حتی حضور آنها ممکن است دست و پاگیر بودهو در فعالیتهای نجاتگران نیز اختلال ایجاد کند .

گروه 2 : افراد آموزش ندیده موج دوم نجاتگران ، از افرادی تشکیل می شود که در نخستین لحظه های بروز سانحه شاهد آن بوده اند و کنجکاوی و شوق همیاری ، آنها را به آن سوی کشانده است . ، این افراد از نظر روحی شرایط بهتری نسبت به گروه قبلی دارند ولی اطلاعات ناکافی آنها عامل مهمی است که در عملکرد آنها بسیار موثر است .چنانچه فعالیت این افراد کنترل شود بسیار سودمند است .

گروه 3 : افراد تعلیم دیده آخرین گروهی که وارد صحنه حادثه می شوند ، کارکنان تعلیم دیده ای چون پلیس ، آتش نشانان ، نجاتگران و امدادگران یا کارکنان فوریت های پزشکی و ... هستند .

نکته : جستجو و نجات معمولاً در شرایط آسان انجام نمی شود و غالباً نجاتگر باید خود را برای رویارویی با شرایط سخت ، دشوار و همچنین وضعیت های غیرقابل پیش بینی آماده نمایند . مهمترین شرایط برای آمادگی نجاتگران شرایط فیزیکی می باشد که به 4 دسته اصلی تقسیم می شوند :

چابکی انعطاف پذیری قدرت تحمل قدرت بدنی بعد از آمادگی فیزیکی ، اطلاعات و تبحر امدادی ، اولین شرط برای کمک به مصدوم می باشد . نجاتگر در زمان عملیات باید توانایی ایجاد شکاف در آوار ، بریدن و شکستن قطعات چوب و آوار و همچنین نفوذ به مصالح ساختمانی را داشته باشد . توجه داشته باشید که 2 واژه «من» و «خطا» در جستجو و نجات جایی ندارد. . . نجاتگر و خطرات هنگام عملیات فضای کار محدودیت دارد . با کمترین وسائل و تجهیزات کار خواهد شد (ایمنی کم) خطر ناشی از افتادن اجسام و قطعاتآوار بر روی نجاتگر وجود دارد . قرار گرفتن در مقابل تابش حرارت و استنشاق گازهای شیمیایی تأثیرگذار خواهد بود . مواجهه با شرایط جوی نامناسب در عملکرد مؤثر خواهد بود . کار با ابزار تیز و برنده بسیار خطرناک است . برخورد قطعات معلق به جای مانده از ساختمان با نجاتگران یک احتمال قوی است . فرو رفتن در حفرات و زیر زمین ها به طور ناگهانی یک تهدید بالقوه است .

عملیات جستجو و نجات در هنگام آوار را به پنج مرحله میتوان تقسیم بندی و هر مرحله را پس از تکمیل مرحله قبلی دنبال نمود. این پنج مرحله عبارتند از:

مرحله 1: شناسایی یا ارزیابی اولیه که به دو بخش تقسیم میگردد.

الف- جمع آوری اطلاعات در این بخش کلیه مستندات و اطلاعات قاب دریافت که میتواند به ایجاد برنامه عملیاتی مدبرانهای رهنمون گردد، جمعآوری میشود. این دادهها در قالب جملات زیر قابل بررسی و دریافت میباشد. زمان ریزش و کلیه مسایل و موارد جانبی مربوط به صحنه به جای مانده از آوار  تعداد متصرفین و ساکنان احتمالی در ساختمان به هنگام آوار  در صورت امکان دسترسی به نقشه ساختمان، اطلاع از نوع سازه، عمر ساختمان خطراتی که محل را تهدید میکند و اتخاذ تدابیر لازم درباره آنها با استفاده از امکانات موجود عملیاتی و تجهیزاتی شناسایی موقعیت تاسیسات ساختمان شامل آب، برق و گاز و... تعداد نفراتی که قبل از ریزش و پس از ریزش آوار از ساختمان و موقعیت خارج شدهاند. اخذ اطلاعات محلی از افراد یا آگاهانی که در موقعیت حضور دارند و یا به طریقی بتوان به آنان دسترسی یافت منابع مورد نیاز و قابل دسترس برای عملیات نجات نفرات و گروههای نجات و امداد حاضر در صحنه نفرات و گروههای نجات و امداد عازم به محل و موقعیت آنان منابع پشتیبانی و قابل دسترس استفاده از تجربیات و برنامههای موفق عملیات آواربرداری که در گذشته به دست آمده است.

ب- بازدید فنی پس از انجام موارد بخش پیشین نوبت به بازدید فنی میرسد که عبارت است از:  بازدید و شناسایی نقاط و محلهای پایداری بنا بازدید از محلها و کانون خطرات بازدید از محلها و نقاط قابل دسترس که احتمال محبوس شدن افراد در آنها وجود دارد. پس از بررسیها و به دست آوردن اطلاعات لازم، کلیه اطلاعات جمعآوری شده گزارش میشود تا در جلسه توجیهی و پیش از شروع مرحله بعدی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرد. ارزیابیهای صورت گرفته از ساختمان و موقعیت محل به شکل بیرونی یا داخلی و یا تداوم با یکدیگر در کاهش زمان و سرعت بخشیدن به شروع عملیات نقش موثری در پی خواهند داشت  .

مرحله 2: هنگامی که تیم مسئول جمع آوری اطلاعات موقعیت خطرات و نیز استحکام بنا را ارزیابی و گزارش نمود، تیم بعدی با علامتگذاریها بر قابل دسترس آسیبدیدگان و مصدومانی را که قادر به حرکت روی پای خود هستند در مسیر و معبر شناسایی و علامتگذاری شده به طرف محل استقرار اورژانس پزشکی یا تریاژ روانه میسازند. تیم فوق الذکر مسئولیت شناسایی مصدومان احتمالی گرفتار در زیر آوار را نیز برعهده داشته و موظف به شناسایی مکانهای مصدومان گرفتار در آوار و علامتگذاری آنها با درجهبندی هر مورد هستند. (علامتگذاری با رنگ اسپری، روبان و یا هر وسیله نوشتاری قابل رویت مقاوم در مقابل اثرات و شرایط جوی باشد) در این مرحله وظایف تیمهای اول و دوم صرفا شناسایی و هدایت مصدومان سرپایی به محل تریاژ میباشد زیرا رسیدگی به افراد و مصدومان قابل دسترس در حوادث آسانتر از نجات سایرین در زیر آوار خواهد بود و میتوان تعداد بیشتری را به این ترتیب نجات داد زیرا در صورت درگیر شدن برای نجات افراد و مصدومان زیر آوار که نیازمند فراهم شدن تجهیزات فنی و تخصصی است زمان هم به سرعت سپری میگردد و شاید مجموع زمان صرف شده در چنین حوادثی برای نجات حتی یک نفر ساعتها و روزها وقت صرف شود. سرعت عمل توام با احتیاط رمز موفقیت تیمهای عملکننده خواهد بود پس ضرورت ایجاب میکند که کلیه تیمها تجهیزات مناسب تعیین شده را به همراه داشته باشند. در زمان ورود تیمهای اول و دوم به محل و موقعیتهای در ساختمان ابتدا باید مسیرها و محلهای جستجو را علامتگذاری نمایند و در بدو ورود نیز تیم اول به طرف راست و تیم دوم هم به طرف چپ در داخل به پیش روند. هدف از چنین روشی اجرای ساختار ایمن به منظور برقراری و استمرار ارتباطات داخلی در محلها و کانونهای خطر و فضاهای تاریک میباشد. تا هنگامی که تیمهای اول و دوم در داخل صحنه و موقعیت حضور داشته باشند، سایر نیروهای بیرونی موظف به همکاری برای تحویل افراد مصدوم و خارج شده از صحنه حادثه و هدایت و رساندن آنان به محل امن و محل تریاژ است. البته محل تریاژ نیز دارای تقسیمبندی به چهار بخش بحرانی- تثبیتشته مجروحان سرپایی و آسیب دیدگان و در نهایت بخش فوت شدگان است.

مرحله3 : در این مرحله تیمها به محل و مکانهای احتمالی دارای تراکم جمعیتی داخل ساختمان که دارای آوار سبک باشد اعزام و هدایت میشوند. این تیمها به طور عمده از نیروهای مردمی و داوطلب میتوانند باشند که کارهای ساده تری به عهده ایشان گذارده میشود مثل: افراد مخصوص حمل برانکارد افراد برای کار آواربرداری کادر فنی رابطین انتقال پیام و اخبار (پیک) با توجه به تجمع احتمالی افراد داوطلب در صحنه حادثه و اشتیاق وافر آنان برای کمکرسانی در قالب گروهها و تیمهای نام برده شده فوق ضرورت دارد تا با سازماندهی در محل و بازوبند مشخص دارای حروف مخفف نامگذاری شده و در هنگام نیاز برای عملیات در نظر گرفته شده و انجام وظیفه محوله به آنان با سهولت و بدون سردرگمی صورت پذیرد. وظیفه تیمهای جستجو در مرحله سوم فقط آواربرداری سبک بوده و نمی توانند مصدومان زیر آوار را نجات دهند بلکه باید با علامتگذاری و مستندسازی این محلها و موقعیتها مراحل بعدی برای عملیات و نیروهای تخصصی را تسهیل نمایند. هدف اولیه تیمها در مرحله سوم شناسایی و یافتن و انتقال مصدومان در سطح آوار است. کلیه تیمهای مرحله سوم باید قبل از شروع و اجرای مرحله چهارم به محل و نقاط امن تعیین شده مراجعت نموده باشند.

مرحله 4: در این مرحله افراد تیمها به محلهایی اعزام و گسیل میشوند که قبلا توسط تیمها در مرحله سوم علامتگذاری شده و احتمال می رود. مصدوم یا مصدومان در زیر آنها وجود داشته باشند. همچنین از نقاطی که تعداد بیشتری گرفتار یا محبوس شده وجود دارد کار جستجو آغاز میشود و ضمن برقراری ارتباط کلامی یا ضربه زدنها مبادرت به یافتن و اطمینان از وجود آنان حسب تشخیص و بازخورد ارتباطات صورت میپذیرد. در مرحله چهارم به کارگیری و استفاده از ابزارهای هیدرولیکی قابل حمل و سایر تجهیزات مشابه به منظور تخلیه نخاله ها و اشیای در زیر آوارها انجام میشود، مسیر و مکانهای زیر آوار باز شود. همچنین در این مرحله مبادرت به علامتگذاری محلها و نقاطی که نیازمند به کارگیری و استفاده از تجهیزات تخصصی سنگین باشد صورت می پذیرد. انجام مرحله چهارم نیازمند نیروهای کارآمد و دارای تجربه و تخصص و به عبارتی حرفهای است که شهامت کار در محیطهای خطرناک و به طور لغزان و متزلزل در ساختمانها و تصرفات را دارا باشند. وجود تجهیزاتی مثل زنده یاب تصویری و الکتروشیمیایی، لوازم تخصصی کوهنوردی دستگاه تنفسی و... از ضروریاتی است که باید گروهها به همراه داشته باشند.

مرحله 5: در این مرحله کلیه تیمها و نفرات قبل ساختمان و محل آواربرداری را باید ترک نموده و فقط تیم مشخص برای مرحله 5 با تجهیزات سنگین و آماده به کار در محل مشغول فعالیت برای آواربرداری شوند. در این مرحله جابجایی نخاله ها و محلهای علامتگذاری شده توسط تیمها در مرحله 4 که برای رسیدن به اشخاص و مصدومان گیر افتاده در زیر آوار به منظور نجات آنان صورت میپذیرد. جابجایی قطعات بزرگ، برش آنها حفر تونل- استفاده از تجهیزات تخصصی هیدرولیکی اعم از جک و قیچی و بالشتک شمعک زدن- برش آهن آلات توسط جوش برقی یا استیلن و سایر ابزارآلاتی که در گروه تخصصی و ویژه نجات و امداد و به نحو ممکن از این وسایل و بسته به شرایط استفاده و به کار گرفته می شوند. در مرحله 5 توجه به پایداری سازهها و مستحکم سازی آنها و تقویت بخشهای دارای ریزشهای احتمالی برای پایداری ساختن این مواضع در حین عملیات حتما باید صورت پذیرد. هنگام اتمام عملیات مرحله 5 و انجام یک جستجوی کامل و همهجانبه در تمامی بخشها آن و اطمینان از عدم حضور اشخاص زنده در آن مدیر عملیات میتواند دستور خاتمه عملیات جستجو را اعلام و ساختمان آماده برای تخریب شود. یادآوری این نکته در هنگام عملیات نجات و آواربرداری حایز اهمیت است و آن اینکه در زمان گسترده بودن ساختمانها و محلهای آوار اگر خواسته باشیم تا افراد بیشتری نجات داده شوند ضرورت دارد تا تیمها عملیات در دست اقدام مرحله 5 را متوقف و برگشت به مرحله 4 نمایند. تا با صرف وقت و امکانات زیاد نتیجه احتمالی اندک عایدشان نشود بلکه با آواربرداری کم بازمانده های قابل دسترس بیشتری را که در حال مرگ هستند نجات دهند. در طی انجام عملیاتها در تمامی مراحل 1 تا 5 رعایت استانداردها و استفاده از علایم و مبنای قراردادی در امور عملیات نجات و آواربرداری به عنوان رموز موفقیت  تسریع و تسهیل امور مدیریت و هدایت و برنامه ریزی محسوب میشوند. بنابراین توجه به دستورالعملهای ارزیابی و علامتگذاری آوارهای شهری مانند سیستم شناسایی مشترک- ارزیابی سازه ها- نتایج ارزیابیها از نکات بارز و شناسه های عملیات جستجو در آواربرداریها به حساب می آیند.

سیستمهای علامتگذاری در عملیات جستجو در آوار این سیستمها به بخشهای زیرین تقسیم میشوند:

محلها و نقاط تعیین شده یا سایتهای عملیاتی ارزیابی سازه شامل علامتگذاری سازه یا خطرات جانبی آن و علامتگذاری حاصل از جستجو و موقعیت مکانی مصدوم علامتگذاری عمومی (نوارها و روبانهای هشدار( علامتگذاری بر روی تجهیزات و وسایل نقلیه علامتگذاری تیمها و وظایف محوله علایم اختصاری علامتگذاریها باید با استفاده از شبرنگ و یا رنگهای فسفری روشن باشد تا کاملاً قابل رویت و شناسایی گردند. کلیات علامتگذاری در صورت عدم وجود نقشه از موقعیت و یا سایت تحت پوشش عملیات به کار بستن نکات ذیل الزامی است. تهیه کروکی محل شناسایی و علامتگذاری محل و موقعیتها تعیین شماره یا نام برای هر سایت شامل بخش خروجی و بخش داخلی توجه به مشخص شدن موقعیتها در فضای داخل دو سازه و آدرس دهی آن باید از یک جناح آغاز و به صورت عددی و در جهت حرکت عقربه ساعت شماره بندی شود. همچنین فضای داخل سازه باید به چهار بخش داخلی تقسیم و در جهت حرکت عقربه های ساعت نامگذاری شود. مرکز سازه که بخشی از چهار قسمت را دربرمیگیرد با حرف جداگانهای نمایش داده میشود. در سازههای چند طبقه برمبنای دید از بیرون شمارهگذاری انجام میشود که طبقه همکف با عدد صفر و طبقات بالای آن به صورت 1F و 2F و بیشتر و طبقات زیر صفر به صورت 1B و 2B و بیشتر علامتگذاری میشود. در علامتگذاری ارزیابی سازه ها با استفاده از یک تابلو به ابعاد 1×1 و در اولین نقطه دسترسی به هر سازه مشکوک میتوان نصب نمود و اطلاعات زیر را بر روی آن نوشت: ذکر خطرات احتمالی در قسمت بالای تابلو مجاز یا غیرمجاز بودن ورود در قسمت داخلی آن اسم تیم و گروه و ساعت شروع و خاتمه عملیات تعداد مصدومان زنده در قسمت چپ تابلو تعداد اجساد در سمت راست تابلو با خاتمه عملیات نیز دایرهای به دور تابلو کشیده میشود وجود سایر علایم و استفاده از آنها در موقعیت و مکانهای حادثه آواربرداری که نشانگر محدوده عملیات- محل آوار یا منطقه خطرناک- پست فرماندهی پایگاه عملیاتی جستجو- سایت عملیاتی- محوطه فرود هلیکوپتر- محل تریاژ و حاکی از رعایت ضوابط و دستورالعملها و وجود مدیریت قوی و منظم بر امور عملیات در صحنه میباشد. بنابراین با استفاده و به کار بستن چنین روشهایی امید آن میرود که در صورت بروز آوار در حجم کم یا گسترده بتوان از افزایش تلفات و صدمات به حادثه دیدگان و تحمیل خسارات سنگین به تجهیزات و اتلاف منابع نیروی عملیاتی به طور چشمگیر و قابل ملاحظهای کاسته شود و نتایج حاصله رضایتمندی کارکنان و اقشار مختلف جامعه را به دنبال داشته باشد.

نجات افرادِ در زیر آوار :

به طور کلی برای خلاصی و رهایی اشخاصی که در یزر توده های آوار مانده اند 2 راه وجود دارد : پاک کردن یا برداشتن آوار (جابجا کردن قطعات آجر و غیره ) تا زمانی که مصدومان پیدا و از زیر آوار به بیرون کشیده شوند . ایجاد راه گربه رو و اتصال فضای خالی زیر آوار به هم (ساختن تونل - کانال) بلایای طبیعی و نوع آوار   آواربرداری و حذف آن از محل حادثه دیده یکی از مهمترین اجزاء در عملیات نجات و بازسازی می باشد. بسیاری از آثار باقیمانده از بلایای طبیعی خطرناک نیستند. خاک، مصالح ساختمانی، زباله های سبز همانند درختان و بوته ها، حجم بسیار زیادی از آوار را تشکیل می دهند که بسیاری از آنها قابل بازیافت می باشند.

شناخت آوار زلزله

زلزله ایجاد کننده امواج لرزه ای بوده و باعث جابجائی زمین در طول گسلها می گردد. این امواج لرزه ای عامل ویرانی ساختمانها و پلها در منطقه ای محدود و آسیب رسیدن به ساختمانها و سایر سازه های دورتر می باشند. آسیبهای جانبی ناشی از آتش سوزی، انفجار و آبگرفتگی های محدود ناشی از شکستگی لوله های آب میتواند افزایش دهنده مقادیر نخاله  بوجود آمده باشد. آوار زلزله شامل مصالح ساختمانی، وسایل شخصی افراد و رسوبات ناشی از زمین لغزش می باشد. ساختمانهای مختلف انواع مختلفی از آوار را به وجود می آورند که بصورت مختصر در زیر به بررسی آنها می پردازیم:   ساختمانهای چوبی و بنایی غیر مسلح:  اینگونه ساختمانها معمولا از سایر سازه ها کوچکتر بوده و مصدومان در این ساختمانها اغلب با استفاده از ابزار دستی قابل نجات و رهایی هستند. قطعات چوبی و دیوارهای بنایی قابل خرد شدن به قطعات کوچکتر و قابل حمل می باشد. لذا در اینگونه آواربرداری نیازی به ماشین آلات سنگین نیست و افراد تیم نجات با استفاده از ابزار دستی خود می توانند به نجات افراد در زیر آوار مانده بپردازند.

ساختمانهای بتنی: یک مد خرابی معمول در سازه های بتنی بهنگام زلزله، فروافتادن دال کف، تقریبا بدون شکست، بر روی کف زیرین خود میباشد. در این نوع خرابی که تحت عنوان "پن کیک" از آن یاد میشود، دالهای کف فروافتاده از دسترسی و رهایی مصدومان جلوگیری می کند و لذا مشکلات زیادی را بخصوص درصورتی که موقعیت و وضعیت قربانی نامعلوم باشد ایجاد می نماید. دال بتنی هر طبقه به ابعاد 30 متر در 30 متر و به ضخامت 10 سانتیمتر وزنی بالغ بر 250 تن دارد که از ظرفیت جرثقیلهای معمول فراتر است. لذا باید این دالهای بتنی به قطعات کوچکتر بریده شوند تا قابل حمل و جابجائی بوسیله جرثقیلهای عادی شوند.

سازه های فولادی:  ساختمانهای فولادی یک طبقه معمولا دارای مقاطع فولادی کوچکی هستند که با استفاده از اره های دستی و یا برقی قابل نفوذ می باشد. حتی در ساختمانهای سنگین صنعتی نیز از این روش می توان برای بریدن قطعات سنگین به تکه های قابل حمل استفاده نمود. جک و یا کیسه های هوا نیز برای ایجاد فضای دسترسی به مصدومان قابل استفاده می باشد. سازه های چند طبقه فولادی در داشتن دالهای بتنی به عنوان اعضای سقف مانند سازه های بتنی می باشد. قسمت زیادی از آوار سنگین در ساختمانهای فولادی بدلیل تفاوت در سختی بین قابهای فولادی و دیوارهای آجری، با ریزش دیوارها حاصل می گردد. پنلهای پیش ساخته بتنی معمولا سخت ترین نوع آوار را ایجاد می کنند چرا که معمولا به هنگام افتادن تکه تکه نشده و بصورت قطعات بزرگی باقی می ماند.   پس از وقوع زلزله، بدلیل گرفتار شدن بسیاری از افراد در زیر آوار، نیاز به جابجایی سریع آوار به منظور کمک رسانی به افراد مانده در زیر آوار می باشد، از سوی دیگر پس از پایان عملیات جستجو و نجات مرحله پاکسازی و آماده سازی محل حادثه دیده برای ادامه فعالیتهای انسانی آغاز می گردد.

بدلیل متفاوت بودن ماهیت این دو نوع آوار بردای مدیریت این بخشها نیز نیاز به مهارتهای مختلفی دارد و از دو منظر می توان آواربرداری پس از زلزله را مورد بررسی قرار داد:  آواربرداری کوتاه مدت (امدادی) و آواربرداری بلند مدت (پاکسازی).

آوار برداری کوتاه مدت (امدادی)

آنچه که در آوار برداری کوتاه مدت از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد سرعت عمل و دقت در آوار برداری است. سرعت مقوله مهم در عملیات جستجو و نجات است چرا که از 24 ساعت اولیه پس از زلزله به عنوان زمان طلایی در نجات یاد می شود.

بحث آواربرداری کوتاه مدت، از زیر مجموعه های مدیریت بحران بشمار می رود و نیاز به تخصص و آشنایی کافی به انواع آوار، نحوه امداد رسانی و جستجو دارد. آنچه امر آوار برداری را مشکل می کند، وجود آوار سنگین و مواد حجیم است که به سادگی قابل جابجایی بوسیله اعضای تیم نجات بدون استفاده از ابزار مکانیکی نمی باشد. برای مثال یک نمونه از آوار سنگین ممکن است یک دال بتنی به ابعاد 3 متر در 3 متر و ضخامت 15 سانتیمتر با وزن تقریبی 3 الی 4 تن می باشد. حجم و وزن زیاد باعث میشود که بدون استفاده از ماشین آلات امکان نجات وجود نداشته باشد. دالهای سقف و کف، قطعات بزرگ بتن مسلح و قطعات بتن پیش ساخته بعنوان آوار سنگین بشمار می روند.

آوار برداری بلند مدت

در آواربرداری بلندمدت که مربوط به مرحله پاک سازی محل حادثه دیده می باشد، ماشین آلات سنگین از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در این مرحله شرایط بحران برطرف گردیده و باید در مسئله پاکسازی به بازدهی و بهره وری توجه خاصی شود. استفاده از ماشین آلات در آوار برداری کوتاه مدت نقش ماشین آلات در آواربرداری پس از زلزله با توجه به نوع آوارهای ایجاد شده تعیین می شود و برای انواع مختلف آوار ابزار متفاوتی مورد استفاده قرار می گیرد.

البته باید توجه نمود که در مرحله امداد رسانی (آواربرداری کوتاه مدت) با وجود اهمیت مقوله سرعت، معمولا استفاده از ماشین آلات سنگین بدلایل زیر توصیه نمی شود:

1. عدم دقت کافی

2. امکان آسیب رسیدن به افرادی که زیر آوار مانده اند بدلیل سنگینی ماشین آلات

3. عدم امکان شنیده شدن صدای قربانیان زیر آوار به دلیل صدای ناشی از کارکرد ماشین آلات

با وجود مشکلات فوق استفاده از ماشین آلات در برخی موارد امری ضروری است، مخصوصا در زلزله های شهری که بیشتر ساختمانها بصورت بتنی و فولادی بوده و بدلیل ایجاد آوارهای سنگین نیاز به ماشین آلات برای جابجائی آوار سنگین وجود دارد. جرثقیل بهترین وسیله در آواربرداری های شهری است و در مرحله بعد بیل مکانیکی برای انجام خاکبرداریهای محدود مورد استفاده قرار می گیرد این درحالی است که استفاده از لودر در آوار برداری به هیچ عنوان توصیه نمی شود. با وجود این اغلب توصیه می شود که تا پنج روز بعد از وقوع زلزله از انتقال ماشین آلات سنگین به محل حادثه دیده جلوگیری شود و در صورتی که نیاز به کارکرد ماشین آلات غیر قابل انکار باشد، باید بهنگام کارکرد ماشین آلات از زمانهای سکوت ( بمنظور شنیدن صدای احتمالی قربانیان ) استفاده شود.

ابزار جدیدی که در عملیات امداد و نجات استفاده میشود جکهای دستی و کیسه های هوا برای ایجاد فضای لازم بمنظور خارج کردن افراد حبس شده در زیر آوار است.

در ضمن بهنگام عملیات جستجو و نجات باید به این نکته توجه نمود که آوار یک توده سه بعدی است و از هر شش وجه آن میتوان وارد عمل شد. بطور سنتی در کشور ما خاکبرداری از بالا و جوانب مرسوم بوده و از توجه به ابعاد دیگر مانند نقب زدن از پایین غفلت میشود .

تجهیزات عمومی امداد و نجات ابزار شخصی یا انفرادی پوشاک ، ابزار فردی ، وسیله ارتباطی، اقلام تغذیه ای ، کوله پشتی ، ماسک و فیلتر ، کیسه خواب ، پوتین مناسب ، دستکش صنعتی ، سوت ، کلاه ایمنی با چراغ پیشانی ، عینک ایمنی ابزار عمومی کیف کمکهای اولیه و کیف احیای قلبی ، ریوی . موانع هشدار دهنده ،سمپاش دستی ، انواع تبر و ابزار آلات ، بی سیم دستی ، بی سیم ثابت ، تلفن ماهواره ای و تلفن همراه .

جعبه مدیریت عملیاتی حاوی : قطب نما ، ماشین حساب ، نقشه و دفتر راهنما ، رادیو و باطری ، دوربین عکاسی یا فیلمبرداری ، لوازم التحریر ، فرمهای مخصوص گزارشات ، ست تجهیزات اداری نجات (انواع سوانح ) .

تجهیزات مورد نیاز در عملیات آواربرداری بیل بزرگ ،بیل امدادی،کلنگ، تیشه،تبر دیلم ، الوار ، انواع جک (در اشکال مختلف : مکانیکی ، پنوماتیکی و هیدرولیکی) و تیر چوبی یا فلزی انواع قیچی آهن بر ، گیره انواع نردبان (ساده ، یکطرفه ، تلسکوپی، تاشو) با جنس های مختلف . طناب (با گره ساده ) ، کابل های فولادی محکم با ضخامت های مختلف ، زنجیر با ضخامت های مختلف تجهیزات و وسائل سنگ نوردی . سبدهای حمل افراد و اشیا ، قرقره بزرگ ، سه پایه نصب قرقره . میخ ، میخ طویله ، پتک آهنگری ، شمعک های فلزی بازشونده ، چکش . پمپ های مکنده آب (ساده و شناور) ، لوله و شیلنگ برای هواررسانی ، دستگاه دمنده (توربوفن) موتور برق (جهت تأمین نیروی لازم برای به کار انداختن نوار نقاله و تأمین روشنایی محل) ، کمپرسور هوا (به منظور فعال کردن وسایلی از قبیل پکش بادی که با فشار هوا کار می کنند .) بلندگوی دستی (برای ارسال واضح دستورها ) چراغ قوه کلاه ایمنی ، کمربند ایمنی جرثقیل ، بیل مکانیکی ، ماشین آتش نشانی ، گراپل ، بتن بر ، لودر کبف کمکهای اولیه ماسک های مختلف ، کپسول اکسیژن و ساکشن زنده یاب در انواع مختلف سوت دستکش ایمنی پوتین مناسب یا چکمه لباس کار ، برانکارد کیسه حمل جسد ، سطل پلاستیکی لوله پولیکا (حداقل یک متر) بلوک های چوبی در ابعاد مختلف جهت شمع گذاری سبد اتصال به جرثقیل برای حالت تعلیق نجاتگران بر روی آوار دستگاه برش دورانی ، دو طرفه ، رفت و برگشتی  (دستی - هیدرولیکی) ، آهن بر ، چوب بر ، ترانسفورمر ، وسایل جوشکاری ، اره های موتوری یا برقی ، دستگاه های مکنده جهت برداشت آوارهای پودری و سنگریزه و قطعات کمی بزرگتر .

خلاصه و نتیجه گیری

کشور ایران یکی از ده کشور حادثه خیز دنیا به شمار می رود و هر از چندی شاهد حوادث ناگواری در گوشه و کنار کشور هستیم.و معمولاً در زمان و مکانی پیش می آید که انتظار بروز آن نمی رود .  آنچه که باید بدان توجه نمود این است که تا بحال در کشور ما زلزله شهری بوقوع نپیوسته و تقریبا تمام زلزله های کشور در مناطق روستایی و یا با بافت قدیمی بوده اند ( زلزله های طبس، آوج، بم ... ) این بدان معنی است که ما تابحال با آواربرداری ساختمانهای بنایی مواجه بوده ایم ولی آنچه که مشهود است آواربرداری شهری تفاوت چشم گیری با آواربرداری های بعمل آمده در کشور دارد. در یک زلزله شهری نمیتوان یک دال بتنی مسلح را با لودر جابجا کرد و یا نمیتوان تلی از تیرآهن را با آن بلند نمود و مصدومان احتمالی را از زیر آوار نجات داد. در آواربرداریهای شهری جرثقیلها نقش اصلی را در آواربرداری بر عهده دارند. از سوی دیگر همواره شاهد بوده ایم که بلافاصله بعد از زلزله آمار لودرهای ارسال شده به مناطق زلزله زده در صدر اخبار می باشد درحالی که لودر مرگبارترین وسیله در عملیات امداد و نجات بشمار می رود. آواربرداری یک عملیات کاملا مهندسی بوده و نیاز به تجربه و دید علمی دارد لذا از هم اکنون باید در تربیت افراد متخصص در امر آوار برداری علمی اقدامات عملی صورت بگیرد.

دانلود اسلاید 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۵۶
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی

مدیریت صحنه حادثه 2

دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۰ ب.ظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۰
دکتر سید عبدالرضا بابامحمودی